به نام پدر، پسر و روحالقدس آمین. امروز جشن مقدس قلب معصوم مسیح را جشن میگذاریم. لطف خاصی است که این قداس قربانی مقدس را در این جشن بزرگ برگزار کنیم. مزار قربان روشن بود، به ویژه مجسمه قلب معصوم عیسی و مریم با قلب پاک بودند. هر دو قلب در طول قداس قربانی مقدس متحد شدند. گروههای فرشتگان اطراف مزار قربان و مزار مریم جمع شدهبودند، همچنین پایین تونل حول مادر مبارک.
عیسی مسیح امروز درباره جشنواره قلب معصوم عیسی سخن میگوید: من، قلب محبوبتام از عیسی که با قلب پاک مادرتم متحد است، امروز به وسیله ابزار و دختر مطیع و متواضع خود آن که کاملاً در ارادهٔ من هست و تمام قربانیها را برای من قبول کردهاست، سخنان خود را بیان میکنم. او همه سختگیریهای روزانه را بر عهده گرفتهاست. من قدرت لازم را به وی دادهام تا بتواند این کار را انجام دهد.
پسران محبوبتام، مؤمنان محبوبتام، کسانی که از نزدیک و دور هستید، پیروان محبوبتام و گلهٔ کوچک محبوبتام. من عیسی مسیح امروز قلب آتشین عشق خود را با دلهای شما متحد کردم. باید یک شعله عاشقی شود، یک قلب آتشین عشق. چقدر میخواهم که این قلب آتشین را دنبال کنید. همیشه برای همه شماست زیرا قلبی از عشق است. چرا چنین بهتکرار دربارهٔ عشق سخن گفتم؟ چون در عشق خودتان مردم. این قلب آتشین پر از عشق تا صلیب کلبری رفت. من بر اثر عشق برای شما تمام شد و نعمتها فراوان جاری شدند. اما بسیاری آنها را نادیده گرفتند و قبول نکردهاند. پسران محبوبتام که نزدیک و دور هستید، آیا امروز هنوز به قلب عاشقی عیسی باور دارید؟ در این قلب آتشین که برای همه شماست و با قلب پاک مادرتم مقدس متحد است؟
پدر من مرا به زمین فرستاده تا شما را تمام رده کنید. عشق عامل تعیینکننده بود. هیچگاه ندیدم که آزارها را بر خود تحمل کنم، بلکه همیشه فقط برای عشق شماست انجام دادم. همه سختیها را برای شما تا صلیب بردم. و آنجا خون مقدس من جاری شد. از زخم جانبی کلیسای واقعی تنها توسط من تأسیس شدهاست. آیا این کلیسا حقیقی که بهتوسط عشق خودتان دادهام، دنبال کردهاید؟ نه! مرا رها کردید.
قلب مقدس عیسی همچنان برایتان با قلب بیداغ مادرم متحد بود. بر دو قلب ما نگاه کنید. آیا در درد و شادی یکدست نیستند؟ چرا این دلهای سوزان را، این جریان عشق دنبال نمی�یدم؟ من همه شما را به این قلب محبت دعوت کردم. برایتان آنجا بودم. باید هماکنون نیز برایتان سوزد، خاصه در این روز عید. و هنوز، معشوقانیم، بسیاری از مؤمنان دور شدهاند. من را دوست ندارند. نمی�یدم دل سوزان عشقم به دستشان برسد. آنها را با محبت بگیرم. از محبت برایشان مقدسات و غذا قربانی دادهام. آیا این بزرگترین هدیه نیست: قدسالقداس، مقدسترین مقدّس مذبح؟ آیا قلب من آنجا سوزد و در انتظار شما است، به خاطر عشقت که میدهید؟ کجاست عشقتان؟ دلم برای عشکتان سوزد و آن را آرزو دارد.
بارها تلاش کردم تا با پیامها دلتان را بگیرم. آیا من از هدایایی فراوان به شما نپاشیدهام؟ و هنوز محبت کافی نیست برایتان. چقدر دلیلم در دلهایتان جستجو میکند، عشق، پاسخ عشقتان را جویا است و نمی�یدم. ما، پدرم و نیز روحالقدس با یکدیگر متحد هستیم و دلهامان به خاطر عشق سوزد. آنها یکدیگر را مصرف میکنند زیرا محبت جواب ندهید.
و شما، گله کوچک من، همراه من ماندهاید تا مرا آرام کنید. بارها دوباره پاسختان را تکرار میکنید: "بله پدر، ما دوست داریم تو و قلب مقدست باشیم. در آن امن هستیم و این امنیت را احساس میکنیم، زیرا شما به ما میدهید، چون هرگز از کنارمان نمی�یدم. بارها دل سوزان خودتان و مادرتان را نشان دهید." آیا با یکدیگر متصل نیستند؟ آیا این عشق حقیقی نیست؟ دو قلب در انتظار عشقتان هستند. و عشکتان هیچگاه پایان نخواهد یافت.
چرا نمی�ید، پسرانتان محبوب من از کشیشها? چقدر منتظر بازگشت عشقیام هستم. همهی آنچه به شما دادهام. تنها عشق حساب میکند، محبوبانههایم. آیا این عشق را برای من امروز در زمانِ آزمون و کمبود ایمان و انکار دارید؟ نه! فکر نمی�ید بر قلب سوختهی خود؛ حتی باور ندارید که میخواهم به شما هدایایی در مزار قربانی بدهم. آنجا خاصاً عشقیام را برایتان نشان نمیتوانم داد، زیرا ممکن است من را دریافت کنید، توها، ایماندارانم. و توها، پسرانتان محبوب من از کشیشها، اجازه دارید مرا در دستهای خود تبدیل کنید، اما فقط اگر مراسم مقدس حقیقی قربانیِ ترنتین بر اساس پیوس پنجم برگزار کنید. بسیار کمی هستند که پسام میروند و این جشن مقدس قربانیان را با تمام احترام برگذارند، که عشقم را از طریق آن به من بازمیگردانند.
همیشه یاد بگیرید که قلب پاکیدهی مادرمان نیز توسط عشق سوزانده شدهاست. دل سوختهٔ عاشقی برای پسر خدا است، برای عیسی محبوبتان، که در این روزگار شناسایی نمی�ید. شما میخندید و حتی به آن توهین میکنید. و من باید در کوچکام این عشق را جستجو کنم، که خودم سوزیدهام و دوباره رنج بکشم.
آیا با من درد داری، کوچولو؟ آیا هنوز مستعد هستی تا همهی قربانیهایی که از تو میخواهم انجام دهی زیرا روحِ قربانگوئی و گل کوچک عشق و دردت هستی. بله، چقدر بارها پرسیدید: "چند زمانی پایان بزرگ درد خواهد یافت?" برایتو بسیار سخت است و فراتر از تواناییات میرود. من میدانم، کوچولو محبوبم. به دل تو نگاه میکنم. پدرمان آن را از توی گرفتهاست. اما هنوز صبرت نیاز دارد و همچنان درد تقریباً تحملناپذیر است. اما گلهی کوچکتو در هر وضعیت پشتیبانی میکند. با تو هست. من آنها را برای تو انتخاب کردم و همهی آرزوهای خود را از چشمهای تو خواندهاند. به خاطر این عشق، که شما آن را به کل جهان از طریق پایداریتان، مستعدیت قربانیبخشی، بالاتر از همه، از بزرگترین دردِ فدایشانتان میدهید، گله کوچک آماده است تا بارها دوباره کنارتو بایستد و تسلیم نشود، و شجاعتی برای ادامه دادن به پایان را به تو بیاموزد.
درد و رنج کم نمی�یند، و گاهی شجاعت کاهش مییابد. گاه ناامیدی به وجود میآید. من این را فهمیدهام، فرزندم کوچک. تو انسان هستی. اگر خداوند تو را نگه نداشتهبود، از قبل دست خودت را کشیده بودی. اما تو پشتیبانی شدهای، حتی وقتی که گاهی فکر میکنی که این حمایت و عشق را احساس نمیتوانید کرد و میخواهید دست خودت را بکشید. اما عیسی محبوبات، قلب سوزانندهاش، تو را دوست دارد و تو را تنها نگذارد. آن برای تو روزانه شبانه دریغ میکشد. برقرار باشید، محبوبانیم. این قربانیان عشق را به من بدهید، زیرا فقط عشق شما را حمل میکند.
من عشق هستم و این عشق تا ابد باقی خواهد ماند و تو برای همیشه قادر خواهی بود که در عروسی شرکت کنید. همین است که تو برای آنجا آمدهای. همان هدفت است و هیچ چیز دیگر نیست. بنابراین من با قلب سوزانندهم و قلب پاکیزهٔ متحد مادر محبوبم در سهگانه، به نام پدر و پسر و روحالقدس، شما را مبارک میکنم. آمین. عشق تا ابد باقی خواهد ماند! عشق بزرگترین است! تا آخر برقرار باشید، زیرا توسط قدرت الهی حمل شدهاید. آمین.