مادر محبوب خداوند، شما وعده دادهاید که پس از این شبانهروی در گوتینگن پیامی را به ما خواهید داد که ما و بسیاری دیگران را تقویت کند.
مریم مقدس گوادالوپه، چنانکه امروز ظاهر شد، میگوید: فرزندان محبوبم، فرزندان مریم، میخواهم به شما بگویم که من، مادر محبوبیتم، در این شبانهروی شرکت کردهام. من پردهای وسیع خود را بر روی شماستار کردم تا هیچ چیز برایتان رخ ندهد هنگامیکه با تسبیح دعا کردن وارد شهر شدید. میخواهم از شما تشکر کنم. اگرچه گروه کوچکی بودید، اما توانستید بسیار کاری انجام دهید، زیرا نجاتدهنده در میان شما کار کردهاست.
فرزندان محبوبم، تو، فرزند کوچک من، اجازه یافتی که مرا در سه شکل ببینی: یک بار به عنوان مادر گوادالوپه، یک بار به عنوان مادونا فاتیما و یک بار به عنوان مادر خدا شونشتات. تو فرشتهها را دیدی، فرزند کوچیکام. این پیام را نیز منتقل کن. فرشتهها با لباسهای سفید و طلایی در حال رکوع بودند. آنها بر روی تمام گوتینگن پرواز کردهاند و این روحهای کوچک که شما نجات دادهاید را همراهی و نگهداری میکردند. امروز تو به این روحهای کوچیک نگاه کردی، آنها تاجچهها و تسبیح طلایی داشتند.
فرزندان محبوبم، میخواهم از شما بخواهم که دوباره و دوباره شبانهروی تسبیح را تکرار کنید، هر ماه یک بار دعا کنید. همانطور که میدانید، بسیاری قتلهای این کودکان کوچک انجام شدهاست. چقدر دردناک است برای مادر زمانیکه فرزند کوچیک خود را کشت. چقدر باید دردی باشد برای مادر آسمانیتان که میخواهد این روحها کوچیک را به سوی آسمان ببرد. بله، آنها در آسمان هستند و با دعاهای شما نزدیکتر به جلال خداوند خواهند شد.
چقدر کارهایی انجام دادهاید، فرزندان محبوبم. چقدر من از شمات عشق میورزم که این مدت طولانی را در گوتینگن تحمل کردهاید، با وجود دشمنیهای بسیاری از کشیشها. آنها نیستند که شما دشمن هستند، نه، پسرانش کاشیشها. آنها دیگر باور ندارند که من خیابانها را پیمایش کنم.
من همه فرزندان خود را در مکانهای مختلف جمع میکنم تا با دعا تفاوت زیادی ایجاد کنم. بله، شما پیش از کلینیکهای سقط جنین و پزشکان ایستادهاید تا آنها را وادار کنید که کشتن را متوقف کنند. این مادرها باید بسیار رنج بکشند زمانیکه فرزندان خود را کشتهاند. پس از سقط جنین، بعد از قتل، نمی�اب میتوانند بهبود یابد. به کمکها نیاز دارند و به بسیاری تراپیستهای دیگر مراجعه میکنند که قادر نیستند آنها را درمان کنند. من آرزو دارم که آنها به سوی من بیایند، مادر آسمانی. من او را آرامش بخش خواهم بود. فرزندان محبوبم، شما بسیار کاری انجام دادهاید. اکنون بسیاری از آنان راهی مرا خواهند شد. چقدر غمی است برای من این شبانهروی در گوتینگن بوده و همچنان رد میشود. بله، شایسته نیست که با دعا خیابانها را پیمایش کنم.
شام است که در گوتینگن لباس کشیش را بپوشم. چقدر ارزشمند است این گردنبند کشیشی را نشان داد. مردم دیگر نمی喚ده به کشیشها میروند. شما آنها را بیشتر شناسایی نکنید. آنها تنها به سوی دنیا متوجه شدهاند، بلکه پوشاک جهان را میپوشند. آنان دیگر همچون کشیش شناخته نمیشوند. و همه پسران من از کشیشها هستند. من ملکه کشیشها هستم. تمامشان را زیر پردهام مخفی میکنم اگر سریعتر به نزد من بیایند. اما آنها مانند فرزند عزیزمن، پسر خدا، مرا رد کردهاند.
همچنین پسران کشیشهای من در گوتینگن دیگر عبادت پسرم را در مقدسترین قربانی مذبح نمی�دیدهاند. به یک علامت تبدیل شدهاست. چقدر این جرمها بزرگ هستند که باید برای آنها جبران شود. من، مادر آسمانی، همه این پسران کشیشی را دوست دارم و میخواهم آنهارا دوباره به سوی پسرم برگرداند. او از مدتهای طولانی منتظرش بودهاست.
بسیار هم این سیناک مقدس در گوتینگن رد شده که اگر اجازه داده میشد، بسیار زیادی انجام میداد تا شما فرزندان من باید آن را در این کاپل خانه جشن بگیرید زیرا از کلیسای گوتینگن اخراج شدهاید.
عیسی بینجملهها میگوید: آری، آنها مرا بیرون انداختهاند، من، پروردگار و نجاتدهنده برتر. چقدر دردناک است برای من، عیسی مسیح.
مریم مقدس ادامه سخن خود را میگوید: چقدر با پسرعزیزمن، پسر خدا، رنج کشیدهام و همچنان اشکهای خونین در بسیاری از جایها برای این جرمها ریختهام. گوتینگن چه بزرگتر میتوانست رشد کند زیرا یک مکان زیارتگاه در آنجا برنامهریزی شده بود.
عیسی بینجملهها سخن میگوید: همه کشیشهای من به شما دشمن هستند، و هنوز من هستم عیسی مسیح که آنها مرا در گوتینگن رد کردهاند. چقدر برای من و مادرعزیزمن دردناک است که این کار در این مکان انجام شود، جایی که بسیاری از نعمتها را پراکنده میکنم، جایی که شما سالها به خاطر کشیشهایش دعا کردهاید، جبران کردهاید و قربانی دادهاید. سه و نیم سال هم گذشتهاست.
مریم مقدس ادامه سخن خود را میگوید: مادرعزیز شما، پسران کشیش من در گوتینگن، دوباره با قلب بیعیب من به شما خطاب میکنم. به این قلب بیاید، آن خواهد بود که دوباره شما را به سوی پسرم بازگرداند. بر فرزندانش مراقبت کنید! برگردید! بارها و بارها برای شما نزد پسرم مدیحه خواندهام و در دلهایتان گریه کردهام زیرا نمی�ایدم آنها را بیاورم تا آنها را دوباره به سوی پسرم برگردانم.
اکنون این حقیقتها، این کلمات پیامرسان آن را باور کنید! چقدر او برای شما رنج کشیده است، برای شمای عزیز پسران کشیش، تا روشنایی دریافت کنید، تا دلهایتان دوباره روشن شود. در تاریکی عمیق هستید. و میخواهم شما را از این حفره ابدی نجات دهم. به بیحد و مرزیت عشقت باور دارید! برگردانده شوید! زمان آمدن عیسی مسیح نزدیک است. روزی برای شمای دیر خواهد شد و آن برای همه کشیشها مرا میکند.
و حالا میخواهم شما را برکت دهم، فرزندان محبوب من، به عنوان مادر محبوبت، به عنوان مادری آسمانی با پسرم، تمام فرشتگان و قدیسان آسمان، در نام پدر و پسر و روحالقدس. آمین. آماده باشید، فرزندانم، برای این آخرین راه مبارزه. مقاومت کنید. شجاع بمانید و هشدار دارید.