دعاهایی برای پیوستن به عشق مقدس
دعاهایی که توسط آسمان به مورین سوینی-کایل در عشق مقدّس، نوریجویل، اوهایو، ایالات متحده آمریکا آموزش داده شد
فهرست مطالب
تفسیر دعاهای تسبیح و مدیتاسیونها
مقدمه
از رؤیایی در تاریخ هفتم اکتبر ۱۹۹۸، جشن مقدسترین تسبیح

خداوند ما به عنوان خدای فاطمه میآید. او بازوهای خود را پراکنده کرده و میگوید: «سودا بر یحیی است. فرشته من، این کلمات را بنویس. میخواهم دربارهی دعا در کل و تسبیح خاصاً به تو بگویم.»
«دعا در بهترین حالت خود زبان عشق بین خداوند و روح است. مؤثرترین دعای از قلبی متواضع و عاشقی برمیخیزد. وقتی که روح کوچک بودن خودش را پیش خداوند میشناسد، و همزمان یادش میآید چقدر او را دوست دارد، شما میتوانید مطمئن باشید که خداوند گوش میدهد.»
«این است دلیل اینکه تسبیح چنین قدرتمند است و با خود بسیاری از نعمتها را به همراه دارد. با تسبیح، ملتهای کامل در برابر خالقشان آشتی پیدا میکنند. با زنجیر طلایی تسبیح من شیطان بسته شده و بیهوش خواهد شد. او کاملاً شکست خورده و به عمق جهنم انداخته خواهد شد. بنابراین، بفهمید که همیشه شیطان است که سعی دارد از خواندن تسبیح شما جلوگیری کند. این را درک کنید که عشق مقدس با تسبیح در دلها ریشه میگذارد و قدسیت شخصی را روشن میکند. وقتی که تسبیح خود را بخوانید، بر روی اسرارش مدیت کنید، من همراه شماست. فرشتگان شما را احاطه کردهاند، دربارهٔ آسمانی از شما دفاع میکنند و کمک میرسانند.»
«تسبیح من شیطان را شکست خواهد داد و صلح به دلها و سپس جهان خواهد آورد. در قلبم برای کسانی که به تسبیح وفادار هستند، محبوبیت خاصی دارم. من متوسلین را تشویق میکنم، آسیبپذیران را محافظت میکنم، کافران را تبدیل میکنم – همه اینها با کمک تسبیح من است. فرزند کوچک من، لطفاً این موضوع را آشکار کنید.»
دعا پیش از خواندن تسبیح
به درخواست مادر مقدس: ما تسبیحات خود را به آسمان بلند میکنیم و میگوییم:
ملکه آسمانی، با این تسبیح همه گناهکاران و ملتها را به قلب پاک شما متصل میکنم.
بیشتر دربارهی تسبیح مقدس بخوانید
سودا به پدر و پسر و روحالقدس
خداوند گوادالوپ، بیستو یکم سپتامبر ۱۹۹۵
همهی شکر و ستایش به پدر است، و به پسر، و به روحالقدس. چنانکه در آغاز بود، حالا هست، و همیشه خواهد بود، تا ابدالآبَد. آمین.
“هنگامی که تسبیح میخوانید، همواره از این جمله شروع کنید: همهی شکر و ستایش به پدر است، به پسر، و به روحالقدس....”
دعای برای نوزادان غیرمتولدشده
در حین تسبیح خواندن باید دعا کرد.
مریم مقدس، ۱۹ مه ۱۹۹۸
عیسی، نوزادان غیرمتولدشده را حفاظت و نجات دهید.
“این دعا کوتاه را اغلب بگویید و بعد از هر دکاده تسبیح.”
دعای درخواست برای زندگی در ارادهٔ الهی
مریم، مادر خدا، ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۱
(After the 9/11 Terrorist Attack on the USA)
پدر آسمانی، در این زمان بحران جهانی، همهی روحها را به یافتن صلح و امنیت خود در ارادهٔ الهی شما هدایت کنید. هر روحه را با نعمت دیدن اینکه ارادهٔ شما عشق مقدس است در لحظه حاضر برکت دهید.
پدر مهربان، همهی وجدانها را روشن ساز تا راههایی که در ارادهٔ تو زندگی نمی�برند ببینند. به جهان نعمت تغییر و زمان برای انجام آن بدهد. آمین.
“به کشور خود بگویید این دعا را بخوانند. با خادمهای ماموریتدار عشق مقدس من شروع کنید.”
“این دعا باید در آغاز تسبیح و قبل از اعتراف خوانده شود. علاوه بر آن، نیاز است که بهطور گسترده پخش شود. این وظیفه را به خادمهای ماموریتدار عشق مقدس من سپردهام.”
دعاها بعد از تسبیح
سلام بر تو، ملکه مقدسه
سلام بر تو، ملکه مقدسه، مادر رحمت! زندگی ما، شیرینی و امید ما! به تو فریاد میزنیم، فرزندان تبعیدی حواء؛ به تو آوازهای نالهای را از این درهٔ اشکها بالا میآوریم. پس بگذار، پروردگار مهربانی، چشمهای رحمت خود را بر ما بینداز و بعد از این تبعید، فرزندی مبارکتِ رحمتات، عیسی، را به ما نشان دهد. او کرمکار است، او محبتآمیز است، او شیرینترین مریم مقدس است.
V. برای ما دعا کن، ای مادر مقدسه خدا.
R. تا از وعدههای مسیح ارجمند شمایم.
V. به خداوند، که تنها فرزندش با زندگی، مرگ و قیامت خود برای ما پاداشهای حیات ابدی را خریداری کرده است، دعا کنیم. از تو میخواهیم که در تلاوت این اسرارها در ترسِ مقدسِ مریم معصومه، آنها را تقلید کنیم و آنچه وعده دادهاند بدست آوریم به وسیله همان مسیح، پروردگار ما. آمین.
V. با هم یک «پدرمان»، «سلام بر تو» و «سبحان الله» برای نیتها و رفاه پاپ بگوییم.
R. پدرمان... سلام بر تو... سبحان الله...
V. این ترس را به دل مقدسِ عیسی، از طریق قلب پاکیزه مریم معصومه و در اتحاد با یوسف نبی برای بازگرداندن روحانیت به سنت ایمان و برای همه غیرمؤمنان تقدیم میکنیم. ما را ابزارهای متواضع عشق مقدّس خود سازید.
V. مریم، ایمانِ ما را محافظه کن!
V. مادر مقدس گوادالوپه,
R. برای ما دعا کن.
V. مریم، پناهگاه عشق مقدّس,
R. برای ما دعا کن.
این دعای توسط مادر مقدس داده شده است: «بعداً به شما میگویم که شیطان در برابر دعوت، ‘مریم پناهگاه عشق مقدّس، برای ما دعا کن’ فرار خواهد کرد. این عنوان خودبهخود یک پناهگاهی روحانیست. هر چه بیشتر در تلاوت این دعای کوتاه و ساده اصرار کنید، عمیقاًتر من شما را به قلبِ من میبردم. آن را همیشه بر لبها داشته باشید.» (5/15/97)
V. نوزاد پراگ,
R. به ما رحمت بفرماید.
V. میخائیل، یوسف، ترزا، ژان وینی، پادری پیو، و ارشاکوپوس گابریل گانکا
R. برای ما دعا کنید.
V. دعای مریم پناهگاه عشق مقدّس را بگوییم.
R. مریم، محافظ ایمان، ایمنِ ایمانی در قلب پاکیزه تو - پناهگاه عشق مقدّس - قرار دهید. در پناهگاه قلبِ تو و متحد با دل مقدس عیسی پسرت، ایمانم را از همه شرها حفاظت کن. آمین.
ALL: به نام پدر و پسر و روحالقدس. آمین.
رازهای تسبیح مریم
دیکته شده توسط مادرماریام، ۱۹۸۶
- رازهایشان خوشحالی -
بشارت دهی

آن شب که بسیار دور است، تنها بودم — در دعا غرق شده. یک نور بزرگ به اتاق کوچکی من آمد و آن را بیشتر از هر چراغ دیگری روشن کرد. از این نور فرشتهای خدا بیرون آمده بود — نیکویی او از وجودش آفرینده میشد. شگفت زده شدم، فکر کندم که برای توبیخ کردن امد اما کلماتش آرام بخش بودند. به من گفت که در نظر خدا محبوب هستم. پیامش را به من داد و جز «بله» نمیتوانستم بگویم، زیرا از نخستین خاطرهام تا اینجا همیشه اطاعتکننده خدای بودم. درباره خالهم سخن گفت و سپس رفت، اتاق کوچکی مرا کاملاً خالی و بیآبرو گذاشت. پس همه انسانها را میخواهم که در زندگیشان به اراده خدا با تمام تعظیم اطاعت کنند. سبحانه الله!
بازدید از الیزابت

پس از دریافت پیام فرشته، سریعاً به خانه خالهم الیزابت رفتم. اگرچه سفر بسیار سخت بود اما در دل میدانستم که با دیدن او تأیید همه آنچه فرشته به من گفته بود را خواهیم داشت. واقعا وقتی رسیدم به من گفت نوزاد درون رحمش از شادی پر شد و پریده است چون نزدیکتر شدهام. آنقدر پیر بود ولی هنوز باردار! هیچ شکی نداشتم که هدیه بزرگی از خدا دریافت کردهاست. با قدرت روحالقدس، از دل سخن گفتم، درباره نسلهای آینده صحبت کردم و دربارهٔ عجایب بزرگ خدایی که به زمین میآمد توسط قوت روحالقدس.
مردم محبوب من، در دعا این راز، از شما میخواهم تا بر یک خدا چنین بزرگی فکر کنید که همه دعاهایش را پاسخ دهد. زیرا با خدای تمام چیزها ممکن است. زندگیهای دعاتان را کامل کنید و به او با ایمان انتظار دارنده بروید. همیشه جوابش در راه خودش و زمان خود خواهد بود. سبحانه عیسی!
تولد مسیح

آن شب را با هیچ کلمهای نمی�بند که شادی و هیبتش را توصیف کنند. همه چیزهایی که به این رویداد خوشایند پیش آمد، دردناک بودند. سفر طولانی و سخت بود، جدا شدن از خانوادههایم، نبودن مسکن مناسب هنگام رسیدن به بیتلحم. اما وقتی چشمهایم روی چهره نوزادی پسرم تازه از آسمان افتاده قرار گرفتند، هیچکدام از آزمونها را نمی�بندیدم. او تمام قدسیت بود. در حضورش محیط سادهای که داشتیم از دید من مفقود شد. احساس کردم وجودی بهشت بر زمین است. میتوانست انتخاب کند تا با همه آرامشیهای دنیا وارد جهان شود — در کاخ یک پادشاه، اما این گزینهاش نبود، زیرا او از این دنیاست نیست. سلطنتش نزد پدرش در آسمان بود. وقتی بزرگتر شد، هیچگاه دنیا یا لذتهایش را برگزید بلکه چشمهایش همیشه بر سلطنت پدرش قرار داشت.
بنابراین از همه کسانی که این راز من در تسبیحم میپرستند، برای همین روح بیتعلقی دعا کنید. این نعمتی به حقیقت حیاتی است برای نجات. آنهایی که چیزهای این دنیا فقیر را پرستش میکنند نمی�بندن بتواند بگویند پسرم اول زندگیشان است. با علم مطلقاش او دل همه مردان را میداند و کسانی که در دلشان آخر قرار دادهاند، به سلطنتش پذیرفته نخواهد شد. ستیز به عیسی!
ارائهٔ نوزاد پسرم در معبد

وقتی این راز را یاد میکنم، یعنی ارائهٔ نوزادی پسرم در معبد، احساسات مختلفی دارم. روزهای بسیاری از دعا و قربانی پیش آن بود که به خاطرش بودند. یوسف و من خواستیم فرزندمان با یک روش خاص مبارک شود. سپس برای رسیدن به معبد وقتی او سن مناسب داشت بر اساس سنت یهودی حرکت کردیم. چند پرنده ساده را همراه خود آوردیم. پسریم در حضور کاهنی مبارک شد. چندین بار هنگامی که روی پلههای مقدس معبد بودیم، مردی پیرتر از ما نزدیکش آمد و نامش سیمئون بود. یکبار خواست تا نوزادی پسرم محبوبم را بگیرد و با این کار به صورت نبوی سخن گفت. خداوند را برای حفظ او در آن لحظه تشکر کرد سپس به من گفتی که روحت هم توسط شمشیری زخمی خواهد شد. بیدرنگ فهمیدم از چه میگفت، زیرا صلیب تمام زندگیم آگاهی دربارهٔ آینده عیسی بود. میدانستم وی مرگ شکنجهآمیزی را خواهد داشت، یک مرگی که من شاهدش هستم. میدانستم ساعت تاریکترین او با قیامتاش روشن خواهد شد. در همان لحظه غمگین و آرام بودم چون آن کسی که در بازوهایم داشتم انسانها را نجات خواهد داد. همه این چیزها را در دل خود نگهداشتم، آنها را هنگام مراقبت از پسرم الهی فکر میکردم. یوسف و من برای خانه حرکت کردیم، هر دو با سکوت رویداد روز را بازنگری میکردند. بعداً یوسف به من نرم گفت آنچه سیمئون گفته بود، امیدی داشت که ترسهایم آرام شود. اما من با حکمت خداوندی که به من داده شدهبود، میدانستم آن روز خواهد آمد که درد خواهند کرد و پسرم هم دردخواه است. صلیبای بود که ۳۳ سال باید بر دوش بیاوردم.
پیدا کردن عیسی در معبد

وقتی عیسی دوازده سال داشت، یوسف و من او را برای جشن یک روز مقدس به اورشلیم بردیم. ما تنها نبودیم بلکه با گروهی بزرگ از خانواده و دوستان سفر کردیم. در راه بازگشت شروع کردم تا میان گروهی که همراهشان بودم جستجو کنم برای پسر محبوب خود. ابتدا مطمئن بودم که او را خوابیده یا درباره خدا پدر به خویشاوندانش و دوستانش صحبت میکند پیدا خواهم کرد. با گذشت ساعتها، بیشتر از پیش نگران شدم. یوسف تصمیم گرفت تا فوراً به اورشلیم برگردیم ترسیدگی که پشت سر مانده است.
حالا بازگشت چند روز سفر بود. گرما بسیار زیاد و بارمان را بیشتر کرد. وقتی دوباره نزدیک اورشلیم شد، یوسف پیشنهاد داد تا ابتدا معبد جستجو کنیم چون این مکان برای پسر محبوب من پرمحبوبترین است.
عصر بود. سایهها شروع به طولانی شدن کرده بودند. وقتی پلههای سنگی بزرگ معبد را بالا رفت، احساس آرامش بزرگی کردم. حتی از بالای پلهها میتوانستیم صدای او را در میان اتاقکهای سنگی بزرگ گوش کنیم. یوسف او را بین چند مرد دانشمند ایستاده و درباره نوشتههایی که یک پیامبر از دیرین زمانها نگاشته بود، با عمق صحبت میکرد پیدا کرد. دل من از شادی پر شد وقتی دست جوانش دوباره در دستم قرار گرفت.
به او گفتیم درباره نگرانی بزرگی که برای ما ایجاد کرده است، بدون توجه به سفر طولانی برگشت. سوال کرد آیا نمیدانست باید مشغول کار پدر خود باشد. این را در دلم چندین سال بعد هم فکر میکردم. بله، مشغول کار پدرش بود، اما هنوز زمان آن نبود. او با عشق بزرگ و غلبهناپذیرش به خدا، نتوانسته بود که دانش بینهایت خودش را با دیگران تقسیم کند. این یک عمل از عشق بود که در آن روز اتفاق افتاد، نه یک عمل عصیان.
عیسی همراه یوسف و من به خانهٔ متواضعمان برگشت. او هرگز نسبت به ما نافرمانی نبود بلکه در همه چیز خشنود بود. زیر نظرمون بزرگ شد تا بلوغ رسید.
- اسرار غمیانگیز -
آغازی در باغ

وقتی روی زمین بود، حاضر نبودم هنگام آغازیش در باغ و دیدن نگرانی بزرگی که درباره مرگ نزدیکش داشت. اما به عنوان مادر او، احساس یک غمی فشار آور کردم درون روح خود که تمام وجود من را مصرف میکرد. میدانستم اغلب در ماههای آخر زندگیاش فکر از ظلمهایی بود که بر وی خواهد آمد.
اکنون در آسمان، من از همه دانش برخوردار هستم و میتوانم به شما رویدادها را چنانکه رخ داد بیان کنم. پسرم که از مرگ خشونتآمیز خود برای تمام بشریت مطلع بود، یازده حواری خود را به باغی نزدیک برد تا نماز بخواند. یهودا در آن زمان حاضر نبود زیرا مشغول کارهای ناپاکش بود. حواریون بسیار خسته بودند و خوابیدند، اما پسرم محبوب من هیچ چیز از اطراف خود را وقتی که در دعا غرق شد نمی�دیده است. او هر ضربهای از شلاقزدن را دید. وزن تیر صلیب بر کتفهایش را احساس کرد. همه عضلات و اعصابی که توسط میخها قطع خواهند شد، آنها را شناخت. او گناهکاری بشر نه تنها در آن زمان بلکه در آینده نیز دیده است. جنگها و تروریسم، تخریب بدن انسان، نفرت مرد برای برادرش را دید. سرانجام بسیاری از روحهای نیمهگرم که با او در یک نقطهای از زندگیشان آشنا بودند اما جهان را بر وی برگزیدند و همچنان انتخاب میکنند. در این لحظه، به پدر سخن گفت و خواستار جام رنج بود تا از خود بگذرد. ولی نهایتاً با تسلیم عمیق به ارادهٔ پدرش، گفت: «نه ارادتم بلکه ارادت تو باشد».
میگویم — هیچکس بر زمین که در حال حاضر است یا خواهد بود مثل پسرم در باغ گتسمانی از رنج روانی رنجیدهاست.
شلاقزدن عیسی به ستون

من این را خودم شاهد بودهام. پسرم محبوب توسط سربازان به حیاط آورده شد. رفتارشان با او بسیار سخت بود. دستهایش را بالا بر یک ستون زنجیر کردند تا پوستاش کشیده شود، بدین ترتیب لختتر میشد. از لباسهایش بیبهره شد. شلاقهایی که استفاده شدند معمولی نبودند. آنها طراحی شده بودند تا گوشتهٔ قربانی را پار و خاراند. سرباز در هر طرف عیسی ایستاده بود و به نوبت با جسد مقدسش برخورد کرد. کلاً بیش از ۵۰۰۰ زخم برداشت. وقتی همه چیز تمام شد، او در یک حوض خون باقی ماند. برای احترام، دوباره خودرا پوشانده و رها شدهاست که آثار خونی پایش را پشت سر گذاشته است. تا این زمان، سردردش به دلیل خشک شدن بدن شدت یافته بود. چقدر میخواستم او را آرام کنم. از دیدن وی بسیار غمگین شدم. سربازان با مهارت خود کارشان را تنها کمی قبل از بیهوش کردنش متوقف کردند. بنابراین اکنون در خداوندیاش، همه دردهایی که هنوز برایش انتظار داشت، آنها را میدانست.
من خواهان این هستم تا او را با دعا و توبه آرام کنید. متشکرم.
تاجگذاری عیسی با خار

سربازان با شکنجه وحشیانهای که به پسر عزیزم تحمیل کردند، راضی نبودند. حالا بدن او را مانند یک پادشاه پوشیده بودند و این کار را با دستزدیهای توهینآمیز انجام دادند. آنها نمی喻ید که در برابرشان شاهِ شاهان ایستادهاند. برایش تاجی از خارهایی ساختند که نزدیک بود. این خارها بسیار طولانیتر از آنچه تصور میکنید بودند. تاج را بر سر مقدس او گذاشتند و سپس پیش روی او خم شدند، سلطنت او را توهین کردند. با چوبهای بلند به تاجِ خاری زدهاند تا این ابزارهای شکنجه وارد سر مقدسش شوند. این کار باعث شد خون گرانبها از صورتش جاری شود و چشمهایش را پوشاند. اما او آنها را دوست داشت. بله، حتی آنان که او را آزار میدادند، با عشق عمیقی عاشقشان بود. با خشنودی بزرگ همه چیز را تحمل کرد. اگر بخواست، با یک ناله تمام لشکرِ فرشتگان را به کمک خود فرا خواند اما انتخاب کرد تا برای تمامی بشریت در خشنودگی رنج بکشد.
Jesus صلیبش را بر دوش میکشد

پسر عزیزم، پوست و گوشتاش از استخوانها جدا شده بود، حالا در حالت ضعف به او بخشهٔ صلیبی داده شد تا آن را بر کتفهای خود ببرد. تمام وجودش با ضعیف شدن لرزید. چشماندازش هم اکنون به دلیل جاری شدن خون بیوقفه که تاجِ خاری باعث میشد، مبهوت شده بود. بعداً به من گفت که در حالیکه وزن صلیب را بر دوش داشت، میلیونها روح سرد و گرمی را دید که قربانیاش برایشان کم اهمیت خواهد بود.
اما او توسط سربازان و عشق ابدی خود به تمام بشریت تحریک شد. سقوطهای دردناک تا زمانیکه دیگری مجبور شود کمک کند، ادامه داشت. وقتی با او روبرو شدم، نمیتوانستم چشمبهچشمش بنگرم، ناخوشایند بود که وی دغدغه بزرگ من را ببیند، اگرچه میدانستم که احساس کردهاست. نظرش یک نظر از تسلیم و همزمان رحم برای من بود. او در این راهِ کفارهگویی برای گناهکاران چندین بار سقوط کرد، هر سقوط باعث ضعف بیشتر شد. سرانجام به مقصد رسید. آنجا نشسته و با غموغمی بسیار دعاهایی را به پدر تقدیم کرد. در همه آنچه که رنج برد، صبر زیادی نشان داد.
صلب شدن عیسی

یک نوع کمربند بر پسرم گذاشته شد تا مانند حیوانی هدایت شود. این کمربندی زخمهای او را که در هنگام شکنجه بهدست آمده بود، بدتر کرد. بخشهٔ بزرگ صلیبی به او داده شد تا آن را بر کتفهای تارش ببرد و با نفرت و بیاحترام بسیار به گولگوتا هدایت شد.
آنجا، او آزاد شد و اجازه یافت که بر روی یک سنگ نشیند در حالیکه صلیب برایش آماده میشد. حالا دستهای خود را پیچیده بود و به سوی آسمان نگاه میکرد مانند کسی که از کمک بینهایت نیاز دارد. در یکی از لحظات، او را بر روی صلیب گذاشتند هنوز روی زمین تا آنرا با بدن مقدساش تطبیق دهند. سپس سوراخهایی برای مِخها درون چوب کنده شدند. این کار انجام شد و به او گفتند که دوباره برگردد تا بر روی صلیب بگذارده شود و گوشت مقدسش توسط مَخها شکسته شود.
حالا ضربات چکش را قبل از آنکه زده شوند احساس میکرد، و بسیار پسازآن نیز. تعدیلاتی با دو عضو او انجام شد که به سوراخهای مِخ آماده نشده بودند. او همچنین مانند کسی در رَک دچار آزار بود چون بازو و پااش از مفاصلشان بیرون آمدند.
حالا صلیب برپا شد. آنقدر بلند نبود، من قادر به لمس پاهایش بودم. اما نمیتوانستم دست خود را روی گوشت آزاردهیدهاش بگذارم. در حالیکه او در عذاب میآویخت، سربازان بیخبر لباس فقیرانهاش را برای بازی قمار کردند. آنها چنان بیتفاوت و از کارشان بیخبر بودند.
حالا آسمان تاریک شد. بسیاری از تماشاگران شروع به ترک کردند. پسرم کمی سخن گفت اما هر کلمه وزن زیادی داشت. او با یوحنّا و من صحبت کرد. وقتی که به من میگفت، دانیستم که نه تنها یوحنّاه را به مادرش داد بلکه همه بشریت را نیز. اینرا خوشحالانه پذیرفتم.
در آخرین ساعت زندگیاش، او قادر به حرکت و تنفس نبود و سخنگوییاش بسیار خشن بود اگرچه هنوز روشنتر از آنکه بتواند فهمیده شود. هنگامی که گناهان بشریت را بر عهده گرفت، احساس کرد پدرش او را ترک کردهاست. سرانجام روح خود را سپرد.
حالا زمین شروع به لرزش و نوسانات نمود مانند کسیکه برای از دست دادناش سینهزنی میکند. هنوز منتظر بودم تا یک خارجی آمد تا جسدش را برای دفن طلب کند. هنگامی که شکل بیجان او از صلیب آزاد شد و بر بازوهای من گذاشتهشد، گریه کردم در غم. نمیتوانستم او را به مدت زمانیکه خواستم نگهدارم چون ساعت بسیار پیشرفته بود. آنها او را از کنارم بردند.
- اسرار مجید -
بازگشت پروردگار ما

در درون روحم احساس کردم که پسرم از مردگان برخاسته است. اما در اولین روز عید پاک، هنوز در غم و اندوه جمعه مقدس گیر افتاده بودم و دل من برای حضور او درد میکرد. زودتر از طلوع آفتاب به سوی قبر حرکت کردیم. بعضیها روغن آورده بودند تا بدنش را بیشتر حفظ کنند، زیرا با شتاب بسیار زیاد قبلی در جمعه مقدس آمادهٔ خاکسپاری شده بود. همراهانم پیش من رفتند و وقتی که کنار گولگوتا میگذشتیدم، در جایگاه آن صلیب ایستادم که او از آنجا برداشته شد. تنها یک حفره خالی برای نشان دادن جایی که قبلاً قرار داشت باقی مانده بود، هیچ چیز بیشتر.
دل من درون خود سوخت؛ چنانکه آرزوی دیدنش را داشتم. در حال دعا بودم وقتی یک دست به سوی من رسید. آن دست اوست که توسط دشمنانش زخمی شده بود. چهرهاش با براقی آسمانی تابانده شد. هنگامی که اشکهایم رانهٔ وی را پر کرد، لبخند زد. گفت: «پیروزی ما است». تنها چند لحظه دیگر ماند و من فهمید هنوز یک مأموریت برای انجام دارد. همانطور سریعاً آمد، ناپدید شد. دل من با خوشحالی پُر شده بود وقتی که به سوی قبر ادامه دادم پر از شادی قیامت. همه ستایش خدا زنده و حقیقی است. تمام ستایش مسیح عیسی است. هلیلویا!
صعود به آسمان

صعود با آرامش انجام شد، همانطور که همه معجزات خدا هستند. هیچ تظاهرات بزرگی نبود و نیز خداحافظیهای گریهدار. در حال حرکت به سوی شهر بیتانی بودیم. مسیح ایستاد و روی ما برگرداند. بدن او مانند آفتاب تابانده میشد. زخمهایش با جلال خدا براق بودند. دستش را برای آخرین بارکشی بالا آورد و با بسیار عشق به ما نگاه کرد. آهسته از زمین دور شد. هنگامی که به سوی پدر صعود میکرد، یک ابر زیر پایهای او جمع شده بود. آن ظاهراً روشن بود. دستان باز وی را دیدیم که همه جهان را مانند آغوش گرفتن در بر گرفته بودند وقتی برایش آسمان گشوده شد. من میدانم پدر با شادی پیروزی او را پذیرفت. ما که باقی ماندیم، در آن لحظه غمی نداشتیم بلکه خوشحالی و آرامشی دل داشتیم. همگی به یکبارهٔ در حضور دو موجود آسمانی بودیم. آنها از ما خواستند تا ادامه دهیم راه خود و چنین کردیم.
نازل شدن روح القدس

همهمان در یک اتاق بزرگ جمع شدهایم — حواریون، دوستان عیسی و من نیز شامل آن هستیم. بسیاری ترس داشتند که همان سرنوشت را خواهند داشت که مسیح تجربه کرد. قلبهای بسیار گمراه بودند و دلهایی که تنها حضور فیزیکی او را میخواستند.
ما زمانی که در دعا بودیم، هوا درون اتاق شروع به حرکت کرد، اگرچه هوا بیرون کاملاً آرام ماند. این نسیم تبدیل به یک باد نرم شد و شروع به عبور از میان جمعیت حاضر کرد. برخی از کسانی که آن را لمس کردند مانند خوابیدن بر زمین افتادند. هنگامی که این نفس روح مقدس نزدیک هر کدام از حواریون میشد، زبانهای آتشین روی سرشان ظاهر شدند، سپس مثل مردگان بر زمین فرو ریختند. من خودم نیز در روح برای مدت زیادی خفته بودم و وقتی آرامش یافتم، پسر عزیزمن را دیدم که با لبخندی به سوی من نگاه میکرد، نشسته بر تخت او در دست راست پدر. جانم چنان پر از عشق به وی شد که نمیتوانستم حرکت کنم.
هنگامی که همه شروع کردیم دوباره خودمان را پیدا کنیم، فهمیدیم این هدیهای است که پسر من وعده داده بود برای ما بفرستد — روح القدس، همسر الهی من. کسانی که به حضورش سوگواری میکردند با شادی پر شدند و برخاستند. تمام گمراهی در برابر حکمت و دانش ناپدید شد، زیرا حقیقتهایی آشکار شده بودند که پیش از این پنهان بود. اکنون روح قلبهای حواریون را زنده کرد و ترسشان را خورد. آنها به خیابانها بیرون آمدند و خبر خوش را اعلام کردند. هنگامی که سخن میگفتند، همه پیام را درک میکردند چه زبان مادریشان چیست. این آغاز از عروس مسیح، کلیسا جهانی بود. تمام ستایش برای یسوع مسیح!
تسلیم مریم به آسمان

حالا هنگامی که با بسیاری از دوستان جسیوس در میز نشسته بودم، همانند اغلب مواقع دیگر، یک آرزو بزرگ برای حضور او را احساس کردم. این بار حس بسیار قویتر از پیشین بود. نمیتوانستم شنوا یا سخن گفتم، زیرا جانم به حضور الهیاش تمعن داشت. سرانجام، آرامش بزرگی بر من فرا رسید و در روح خوابیدم، اینبار برای همیشه بیدار نشدم. جانم سریعاً به پادشاهی آسمانی او صعود کرد و دوباره توانستم از نور حضورش شادمان باشم.
حالا پسر عزیزمن نمی�ایست بدن من بدون لکه را در دست خرابکاری قبر بگذارد. فرشته ارشمیدل گبریل و فرشتهٔ نگهبان محبوبم را به کنار خود فرا خواند و دستور داد جسد من را جمع کند و آنرا به آسمان برسانند. چه شادی، چه خوشحالی که جانم احساس کرد وقتی بدن آرامشیابندهام روی بالهای فرشتهها به سوی آسمان حمل شد. در دروازهٔ آسمان، یوسف مقدس و جسیوس جای فرشتگان ایستاده بودند و این معبد بیگناه را از درهای پارادیس عبور دادند. آنجا، میان ستایش همه، جانم و بدن من دوباره یکپارچه شدند.
چه نعمت، چه هدیهای عالی که به من داد! اکنون با بدنی و جانی در سراسر زمین ظاهر میشوم، پیامهای آشتی و صلح را حمل میکنم، پیامهایی که پسر عزیزمن بر لبهایم قرار داده برای همه بشریت. تمام ستایش برای بلندترین.
تاجگذاری مریم به عنوان ملکه آسمان و زمین

چون خداوند پدر با عظمت خود من را به عنوان بیعیب و ناقوس در نظر گرفت، بسیاری از نعمتهای را دریافت کردم. دختر مطیع او بودم که هر گونه اشتباه را نفرین میکردم. برای مسیح پسر یک سکونتگاه بیعیب و مادر محبتآمیز بودم. روحالقدس در من همسر بسیار آمادهای یافت تا طرحهای خداوند برای من را بپذیرد.
پس با برآمدن من به آسمان، خداوند با بزرگدلیشانی انتخاب کرد که مرا ملکه آسمان و زمین تاجگذاری کند. مدیاتور تمام نعمتهای او هستم. همفدای انسانها هستم. همه را به پسر محبوبترین خود میآرم تا در پادشاهیاش شرکت کنند. هیچکس با دلهای صادقانهای که به من آمدند، بینوایی نخواهم گذاشت. سبحان عیسی مسیح!
رازها تسبیح
دیکته شده توسط مریم مقدسه، 1995
- رازهای شاد -
بشارتدهی
قلب بیعیبی و محبوبترین مریم مقدسه، آتش دل شما که عشق مقدّس است، اجازه نمی�ده بود تا به فرشته جبرائیل ‘نه’ بگویید. دلما را در این آتش غرق کنید، مادر مبارک. کمک کنیم همیشه ابزارهای آماده خداوند باشیم.
بازدید
قلب بیعیبی و محبوبترین مریم مقدسه، به دیدار خاله خود الیزابت رفتید چون در پیام فرشته جبرائیل که از آسمان برای شما آورده بود ایمان داشتید. برای ما دعا کنید تا زندگیهای ما سفرهای ایمانی با پیغام عشق مقدّس باشد.
تولد
قلب بیعیبی و محبوبترین مریم مقدسه، وقتی پسر شما به دنیا میآمد در کاروانسرا رد شدید. کمک کنیم هرگز از شما و عیسی دور نشویم. برای آنها که او را در جهان رد کردهاند دعا کنید تا دلهایشان باز شود.
تقدمدار کردن
قلب بیعیبی و محبوبترین مریم مقدسه، پسر نوزاد خود را در معبد تقدیم کردید به احترام سنت. ما را وفادار به کلیسای پسر شما و سنت ایمانی که از طریق ژان پل دوم به ما منتقل شدهاست نگهدارد.
جستجو کردن عیسی در معبد
قلب بیعیبی و محبوبترین مریم مقدسه، سه روز از پسر خود جدا شدید و با غم به جستجوی او رفتید. برای ما دعا کنید، مادر گرامی، برای آنها که از کلیسا دور شدهاند تا هم آنان در گمشده شدن ایمانشان اندوه بگیرند.
- اسرار غمانگیز -
آزار در باغ
عزیزم دلبر و پاکدام مریم، پسرت از فکر اراده خدا رنج برد. او خود را به اراده پدر تسلیم کرد و فرشتهای آمد تا او را آرام کند. برای ما دعا کن که صلیبهای زندگیمان را با اراده خدا قبول کرده و بدانیم که نیز هماننداً آرامی و نعمتی خواهیم یافت تا آنها را تحمل کنیم.
آزار در ستون
عزیزم دلبر و پاکدام مریم، پسرت بیگناه بود اما به آزار تسلیم شد. او خود را دفاع نکرد. برای ما دعا کن که خوبترین چیزها را دنبال کرده و همیشه آرامی جهان را در نظر نگیریم.
تاج گذاری با خار
عزیزم دلبر و پاکدام مریم، پسرت به خاطر عدم ایمان مردم به او مسخره شد و تاجی از خارها بر سرش نهادند. برای ما دعا کن، مادر خدا، که شجاعانه در برابر سنتهای کلیسا و قدسیت با محبت مقدس ایستاده باشیم، حتی اگر پذیرفته نشده باشد.
بردن صلیب
عزیزم دلبر و پاکدام مریم، پسرت از عشق به ما صلیبهاش را برد. مادر محترم، برای ما دعا کن که صلیبهایمان را از عشق به یسوع قبول کرده باشیم. صلیبهٔ او با وزن گناهانمان سنگین شد. صلیبهایمان نیز هنگامی سنگینی مییابد که خودشان را تسلیم نکنیم.
صلیبی شدن
عزیزم دلبر و پاکدام مریم، پسرت در گولگوتا مرد و خودش را قربانی ابدی بر مذبح جهان کرد. با تو الان دعا میکنیم، مادر محترم، که ایمان به حضور حقیقی او در هر قلبی از دنیا افزایش یابد.
- اسرار شاداب -
بازگشت زنده
عزیزم دلبر و پاکدام مریم، در پای صلیبه رنج بردی تا هنگامی که پسرت از مردگان برخاست. برای ما دعا کن که آزارهای روزگار را تحمل کرده باشیم تا آمادهٔ آمدن دوم او باشیم.
برآمدگی
دلشادترین و پاکترین قلب مریم، پسر محبوبتان به سوی آسمان با پیروزی بر گناه بازگشت تا در دست راست پدر جای بگیرد. ما را یاری کنید که با شما، مادر عزیز، دعا کنیم تا خانهمان را در آسمان ببینیم. آسمان میراث مقدسان است. سپس ما را در پاکی شخصی خودمون در لحظه حاضر کمک کنید.
نازل روحالقدس
دلشادترین و پاکترین قلب مریم، با خضوع از شما میخواهیم که به شریک آسمانیتان درخواست کنیم تا دلهایمان را با هر هدیهای، هر میوهای پر کند. سپس دعاهایتان را برای ما بفرستید تا در دنیا بیدین apostol وفادار عشق مقدس باشیم.
برگزیده شدن مریم
دلشادترین و پاکترین قلب مریم، شما به آسمان با بدن و روح برداشته شدید زیرا پسر محبوبتان نمی喷 میخواست که بدنتان پاک را در گور فساده شود. اکنون در آسمان، از شما درخواست داریم تا بر ما نگاه کنید، مادر عزیز. ما را زیر پناهندهٔ حفاظتشان نگه دارید. اجازه ندید دلهایمان توسط دنیا فاسد شود.
تاجگذاری مریم مقدس
دلشادترین و پاکترین قلب مریم، شما ملکه آسمان و زمین هستید. با جدیت از این دره اشکها درخواست داریم که عشق مقدس بر همه قلوب فرمانروایی کند تا بتوانیم سلطنت پیروزی قلب پاکتانتان را روی زمین شروع کنیم.
رازهای تسبیح مریم
دیکته شده توسط سنت میخائیل، ۲۱ مارس ۱۹۹۸
- رازهایشادان -
بلاغ رسالت
قلب مقدس و متحد یسوع و مریم، هنگامی که فرشته از مفهوم یسوع خبر داد، قلب مقدسی کوچکش زیر قلب پاک مریم شکل گرفت. عشق مقدس و الهی با هم متحد شدند. با ما دعا کنید تا به شما، یسوع و مریم، توسط ‘بله’مان برای عشق مقدس متحد شویم.
زیرت مریم
قلب مقدس و متحد یسوع و مریم، جان بپتیست در رحم مادرش مقدّس شد زیرا توسط قلوب متحد بازدید شده بود. اکنون ما را مقدّس کنید، دلهای محبوب متحد، هنگامی که روی راه عشق مقدس پیش میرویم.
تولد یسوع
قدسترین، دلهای متحد عیسی و مریم، عشق الهی با سادهزیستی به دنیا آمد. پادشاه تخت خود را در یک بستر قرار داد. ما را یاری کنید تا ببینیم که گنجینه بزرگترمان باید در آسمان باشد نه در هیچ ثروت یا قدرت روی زمین.
تقدم
قدسترین، دلهای متحد عیسی و مریم، شمشیر دانش که قلب مریم را فرو کرد باید به بارها قلب مقدس شما نیز فرو برده بود، عیسی. برای ما دعا کنید تا با استفاده از عقلمان جانها را برای تو در عشق مقدّس بگیریم.
یافتن عیسی در معبد
قدسترین، دلهای متحد عیسی و مریم، وقتی که عیسی گمشده بود، شما را جستجو کردید، مریم، تا او را پیدا کنید. اکنون با ما دعا کنید تا همه جانها که در جهان گم شدهاند و سرگردانند، تو را، عیسی، جستجوی کنند تا به تو متحد شوند.
- اسرار غمیانگیز -
غم و اندوه در باغ
غمگینترین، دلهای متحد عیسی و مریم، با هم به اراده الهی پذیرفتید. ما را یاری کنید تا از طریق عشق مقدّس به شما چسبیده باشیم، تا خودمان نیز بتوانیم در زندگیمان به اراده الهی پذیرا باشیم.
تازیانه زدن بر ستون
غمگینترین، دلهای متحد عیسی و مریم، شما با هم رنجیدید. گوشتمان از استخوانها جدا شد، عیسی، در حالی که مادرتان نیز به همراه تو درد میکشید. برای ما دعا کنید وقتی که درد فیزیکی داریم تا خودمان نیز آن را برای گناهکاران تقدیم کنیم.
تاج گذاری با خارها
غمگینترین، دلهای متحد عیسی و مریم، اگرچه فاصلهای بین شما بود، تحقیرتان در قلب مادرشان احساس شد، عیسی. تو خود را دفاع نکردی. مادرت نیز خاموش ماند. ما را یاری کنید تا از تحقیرات با خاموشی رنج ببردیم.
بردهداشتن صلیب
غمگینترین، دلهای متحد عیسی و مریم، تو افتادی و دوباره برخاستی، عیسی، همانطور که میخواهی ما از خطاهایمان بالا بیاییم. لباست را برداشته بودند و عزتمان نیز گرفته شد. مادرت کنارتو ایستاده بود. برای ما دعا کنید تا بتوانیم خودمان را از عشق به نفس خالی کنیم. مریم، کنارماست.
صلیبکشی
عزیزان و دلانگیزترین، قلبهای متحد مسیح و مریم، هنگامی که بر صلیب فانی شدیدید، مسیح، مادرت را به ما دادید. عشق الهی عشق مقدس را برای ما آورد. اکنون، از طریق عشق مقدس، مادر شما ما را دوباره به سوی خود میکشاند.
- اسرار مجیدی -
بازگشت
غلبهدار، قلبهای متحد مسیح و مریم، در زمان بازگشت بر مرگ پیروز شدیدید. برای ما دعا کنید تا بفهمیم که مرگ واقعی شروع زندگی جدیدمان با قلبهای شما متحد در آسمان است.
صعود
غلبهدار، قلبهای متحد مسیح و مریم، صعودت، مسیح، دلهایم را پر از امید گذاشت - امیدی که ما نیز به خانهٔ آسمانی خود میرسیم. کمک کنید تا همیشه با دلهایی امیدوار دعا کنیم، مریم و مسیح.
نازل شدن روحالقدس
غلبهدار، قلبهای متحد مسیح و مریم، از طریق ارادهٔ الهی روحالقدس به دنیا آمد تا در هر دل سکونت کند. قلب پاکت شریک روحالقدس است، مادرم. دلهایم را امروز باز کنید که همسر آسمانی شما ما را پر کرده و با شجاعت مقدس رهبری کند.
برگزیده شدن مریم
غلبهدار، قلبهای متحد مسیح و مریم، چون میخواستید دوباره به پسرت متحد شوید، مریم، با بدن و روح خود به آسمان برده شدید. برای ما دعا کنید تا از طریق عشق مقدس با خدا متحد شویم.
تاجگذاری
غلبهدار، قلبهای متحد مسیح و مریم، پیروزی شما در آسمان کامل است. برای پیروزی شما در هر دل از طریق عشق مقدس با شما دعا میکنیم. سپس پادشاهی خدا بر زمین مانند آنکه در آسمان است حکمرانی خواهد کرد، و ما در عشق مقدس در اورشلیم جدید زندگی خواهیم کرد.
اسرار تسبیح مریم -
دیکته شده توسط مسیح، آوریل ۲۰۰۰
- اسرار شادیانگیز -
بشارتدهی
خداوند میگوید: “تسلیم مریم به ارادهٔ الهی خدا، عشق مقدس و الهی را برای اولین بار در جهان متحد کرد.”
زیرهٔ مریم
خداوند میگوید: “مادرم به پیام فرشته ایمان داشت و با شتاب برای دیدار با خالهاش رفت. او زندگی کرد تا ارادهٔ الهی پدرم را انجام دهد.”
مهدی
عیسی میگوید: «کلام به گوشه و ناحیهٔ همه مردم آمد. کلام بر فرمان پدر ابدی وجود یافت. کلمتِ مادی، ارادهٔ خدا است.»
ارائیل
عیسی میگوید: «مریم و یوسف در اطاعت از ارادهی الهی و آنها که بر آنان حکمرانی داشتند، زندگی کردند. با میل خود به سنت همکاری کرده و من را برای مبارک شدن به معبد بردند.»
معبد
عیسی میگوید: «شعلهی عشقِ الهی در سینهام، مرا وادار کرد تا در معبد بمانم و سخن گویم و تعلیم دهم. با شعلهی عشقِ الهی سوزانده شده بودم. جز پدرم آسمانی هیچ چیز دیگری را نمی�دیدم.»
- اسرار غمیبار -
غمرت در باغ
عیسی میگوید: «من برای آنها که با انتخابهای خود علیه نجاتشان سرسخت بودند، غم و اندوهِ باغ را تحمل کردم. تعداد زیادی از روحهایی را دیدم که بهدلیل قربانیام نیز گمراه خواهند شد.»
تازیانه زدن در ستون
عیسی میگوید: «من برای آنها که گناهانِ جسمی مرتکب شدهاند، تازیهزنی را تحمل کردم.»
تاجگذاری با خارها
عیسی میگوید: «من برای آنها که دلِ غرورمند دارند، تاجگذار شدن با خارها را پذیرفتم. این افراد هستند که فکرشان، سخنشان و کارشان بر خود متمرکز است.»
بردن صلیب
عیسی میگوید: «من با عشقِ فراوان در دل برای گناهکاران صلیبی را بردم. هر قدمی برای بیشتر روحها بود. هر سقوطی برای کسانی که سرد و گرم هستند، بود. آخرین سقوط من برای کشیشهای سرد و گرم بود.»
صلب کردن
عیسی میگوید: «حضور مادرم در پای صلیب مرا قوی کرد تا صلیبی را بپذیرم. مادرم برای همه کسانی که از قدرتِ پذیرفتن صلیبانشان درخواست میکنند، واسطه خواهد شد.»
- اسرار شادمان -
بازگشت به زندگی
عیسی میگوید: «من درخشانِ آسمان را برای همه مردم و ملتها، با زندگانیام، مرگم و بازگردانیام به حیات گشودم. دعای امروز من این است که هر روحی دروازهٔ دل خود را بر روی پیام عشق مقدس بگشاید.»
برافرینی
یسوع میگوید: «من حواریون و مادرم را با وعده ماندن تا پایان زمان همراه خود گذاشتم. بنابراین، بفهمید که هنوز در راز اقداس، نان فرشتگان، همراه شما هستم. من را پوشیده از این لباس شناسایی کنید.»
نزول روح القدس
یسوع میگوید: «روحالقدس ناگهان بر حواریون که در ترس گرفتار بودند، جایی که جمع شدهبودند، نزول کرد. اجازه دهید همان روحالقدس امروز در دلهای شما کار کند. دلهایتان را به شجاعت مقدس باز کنید. پیام عشق مقدّس و الهی از بامها و عمق دلهایتان اعلام کنید.»
برگزیده شدن مریم
یسوع میگوید: «مادرم با بدن و روح به آسمان برداشته شد زیرا از لحظه حبلزدن، عشق در دلش بینقص بود. در او هیچ غضب، حسد یا عدم بخشیدن نبود. قلبش ارادهٔ مقدّس و الهی خدا است. حالا در این لحظهٔ حاضر، عاشقانه مقدس را که در دل مادرم هست تقلید کنید.»
تاجگذاری مریم به عنوان ملکه آسمان و زمین
یسوع میگوید: «بهعنوان ملکه آسمان، ملکه زمین، مادرم انتظار رسیدن هر یک از فرزندانش در آسمان را دارد. میرایاد فرشتگان که مریم را همراهی میکنند پیش پا افتاده به پای او هستند. هنگامیکه مریم در آسمان حرکت میکند، فرشتگان بازوئی که نیشانهٔ عشقش است را پشتیبانی میکنند و پردهاش را حمل کردهاند، آنرا با نرمی بر روی خود قرار دادهاند جایی که ایستاد.»
تأملات تسبیح
دیکتهشده توسط فرشته حامی مورین
۱۴ سپتامبر ۲۰۰۱
(After the 9/11 Terrorist Attack on the USA)
- اسرار شاد -
بشارتدهی
شما به فرشته بدون توجه به هزینه برای خود، «بله» گفتید، مادر مقدس. ما را یاری دهید تا در هر لحظهٔ حاضر، ارادهٔ خدا را بگوییم «بله». دل شاد و پاک مریم، برایتان دعا کن.
زیرتگاهی به خانه زکریای پدر یوحنا معمدار
شما برای دیدن خالهی خود و کمک کردن در نیازش سفر کردید. ما را از هرگونه حمله تروریستی در سفرهایم محافظت کنید. دل شاد و پاک مریم، برایتان دعا کن.
مهدیگاهی
شما قادر به یافتن یک مکان مناسب برای تولد فرزندتان، مریم، نبودید. اما عیسی که در بازوهایت آرام گرفت باید احساس امنیت کرده باشد. ما را به عنوان ملت کمک کنید تا دوباره احساس امن کنیم. دل غمگین و پاکیزه مریم، برایتان دعا کن.
ارائهٔ عیسی در معبد
قلبت با شمشیر زخمی شد، مریم، تا فکرهای بسیاری آشکار شود. دلهای ما امروز زخم میخورد، مادر مقدس، چون شر را که پشت این حملات تروریستی بود دیدیم. دل غمگین و پاکیزه مریم، برایتان دعا کن.
جستجو کردن عیسی در معبد
وقتی که عیسی گمشده شد شما با اندوه به جستجوی او رفتید، مادر مقدس. بسیاری امروز به دلیل این حمله به کشورمان گم شدهاند. ما از تو میخواهیم تا کسانی را که برای یافتن آنها تلاش میکنند و کسانی را که در انتظارشان هستند با لطف دلت کمک کنند. دل غمگین و پاکیزه مریم، برایتان دعا کن.
- اسرار غمانگیز -
آغازی در باغ گتیسمانی
عیسی، شما برای کسانی که به تو نپیوستند حتی پس از مرگت بر صلیب آزار میدادید. عیسی، ما از تو میخواهیم تا روی تروریستهایی که به تو نمیپیوندن رحمت بکنید. دل مقدس عیسی، برایتان رحم کن.
تازیانهخوردگی در ستون
پوست و استخوانهای تو از هم جدا شد، عیسی. بسیاری در این حملات تروریستی زخمی شدند. دل مقدس عیسی، برایتان رحم کن.
تاجگذاری با خارها
بسیار از مردم به دلیل اعمال خشونتآمیز بیمعنی این تروریستها در آزار روانی هستند، عیسی. ما را کمک کن تا ملتشون که سوگواری میکند. دل مقدس عیسی، برایتان رحم کن.
بردهداشتن صلیب
تو با صبوری به صلیبت پذیرفتید، عیسی. ما را کمک کنید تا ملتمان این صلیبی سنگین را با صبر تحمل کنیم. دل مقدس عیسی، برایتان رحم کن.
صلیبکشی
وقتی که به صلیبت پذیرفتید، عیسی، برای دشمنانت دعا کردی. ما را کمک کنید تا دشمنانشون را بخشیم و برایشان دعا کنیم. دل مقدس عیسی، برایتان رحم کن.
- اسرار مجیدی -
بازگشت از مرگ
ما را به عنوان ملت کمک کنید تا از خاکستر این فاجعه برخیزیم. دل مقدس عیسی، برایتان رحم کن.
عروج
عیسی، به تخت خود در آسمان صعود کردید و بر مرگ غلبه یافتید. از تخت خود همه کسانی را که در این فاجعه جان باختهاند به آسمان ببرید. دل مقدس عیسی، بر ما رحمت کنید.
نازلهٔ روحالقدس
بدنهایمان باید معبد روحالقدس باشند. همه مردم و هر ملت را الهام بفرستید تا زندگی از زمان حیات در رحم مادر تا مرگ طبیعی احترام کنند. دل مقدس عیسی، بر ما رحمت کنید.
برگزیده شدن مریم
مریم، به دلیل اینکه قلبت پیش خدا بیعیب بودی، با بدن و روح خود به آسمان برگرفته شدی. لطفا برای آنکه قلب این ملت نیز در برابر خدا بیعیب شود، برکناری سقط جنین را طلب کنید. دل پاکیزهٔ مریم، برای ما دعا کنید.
تاجگذاری
از تخت خود در آسمان، مریم، میتوانی به همه قلوب نگاه کنی. دشمنانی که داریم را برا ما آشکار کن. رهبران این ملت را الهام بفرست تا قلب این ملت را با خدا سازگار کنند. دل پاکیزهٔ مریم، برای ما دعا کنید.
آیات روشنایی تسبیح
در ۲ نوامبر ۲۰۰۲ توسط عیسی دیکته شد
غسل تعمید عیسی
وقتی که به وزارت عمومی خود شروع میکردم، در رود اردن غسل تعمید دریافت کردم. آسمان باز شد و روحالقدس بر من نازل گردید. امروز نیز آسمانها دوباره باز شدهاند. این بار آتش عشق الهی از آسمان جاری است تا هر قلب را با یک پنتیکوستِ عشق احاطه کند. هر کس باید آن را مأموریت شخصی خود برای پراکندگی این شعله قرار دهد.
عروسی کانا
مادرم هیچ درخواستی در قلبش ندارد که به من ندهد و در دل مقدس من جای نمیتوانید. مریم در همه چیز میانجی کامل است. وقتی روح با نیاز خود به او میپردازد، او نیز دعا خودش را اضافه کرده و آن را به من میدهد. این نشانهای که در عروسی انجام دادم را ببینید تا بگوییم دلهای ما حقیقتاً متحد هستند.
اعلان پادشاهی
رحمت و عشق من یک است؛ آنها الهی، کامل و ابدیاند. هرگز شکست نمی�برند. روح که به عشق و رحمت من اعتماد دارد، همان روحهایست که میتوانم آمرزشش کنم. پادشاهی در قلب هر کس شروع میشود که به عشق و رحمت من باور کند. اینگونه تبدیل قلب رخ میدهد. این پیروزی من است.
تجلی عیسی
شادی معجزه تحویل به صورتی رخ داد تا حواریون را در ایمان تثبیت کند. در مکانهای ظاهر شدن حقیقی مادرم، مانند آن در عشق مقدس، معجزهها فراوان است تا پیام داده شده را پشتیبانی کنند. کسانی که دلیری دارند یک ظهور بدنی شک میکنند باید پس از این به حساب انتقالی بپردازند که موسی و الیاس در دو طرف من ظاهر شدند. ایمان داشته باشید!
مؤسسه اقامهٔ عیسی مسیح
بدن و خون خود را در اولین عقیده تقدیم کردم، و آنها را امروزه همواره در هر میسا در سراسر جهان ارائه میدهم. این مقدس است قوت برای سفر از طریق اتاقهای دلهای متحد ما. اغلب عشق و رحمت من بیتوجه ماندهاست. من در کلیساها نادیده گرفته شده و کنار گذاشته شدم. توسط کسانی که مرا غیرمستحق دریافت کردهاند، بلافاصله میشوم. بیشتر مردم و حتی برخی کشیشها مرا سردانه پذیرفتهاند. این راز را برای تسلیحدار کردن دل عیسی مسیحی من بپرسید.
بیشتر درباره اتاقهای دلهای متحد بخوانید
تفکر دربارهٔ تسبیح
از یک رؤیا در ۷ اکتبر ۱۹۹۶، جشن مقدس تسبیح
پس از قداس، دیدارکننده این رؤیای را داشت. او یک تسبیح با طناب شکسته دیده بود. کُرهها از انتهای طناب میافتادند و در فضا سقوط میکردند. سپس کُرها ناپدید شدند. او شنید مادر مقدس گفت: “این تسبیههایی هستند که زمان دارید بگویید اما هرگز نمی�زید.”
سپس، یک تسبیح با چند کُره روی آن دیده شد. مادر مقدس گفت: “این تسبیهای شما را در میان پراکندگی بسیار میگوید.”
آنگاه، مجموعهای کامل از کُرهٔ تسبیح دید. آنها زمینگرد بود و جهان را احاطه کرده بودند. مادر مقدس گفت: “این دعاهایی هستند که شما با دل میگوید. با آنها من قادر به تبدیل گناهکاران هستم. خواستار این هستم تا دعای خود را جهانی کنید. برای همه گناهکاران بپرسید. بدین طریق، تمامی ملتها را به قلب بیعیب و نقص مادر مقدس متصل کنیم.”
تفکر دربارهٔ تسبیح
St. Thomas Aquinas, October 7, 2002

سنت توماس آکویناس آمد. او در برابر تابوت خم شد و گفت: “تسلیحدار باشد عیسی مسیح.”
«مادر مقدس من را برای گفتگو با شما درباره تسبیح فرستاده است. برخی از افراد— حتی رهبران کلیسا— آنرا خنده دار میدانند، اما قدرت تسبیح در طول قرنها تغییر نکرده است. اگر بیشتر مردم آنرا بپرستند، سقط جنین به عنوان آنچه هست شناسایی خواهد شد. پذیرش سقط جنین توسط رهبری هر کشور، کشوری را در خطر قرار میدهد؛ زیرا این گناه تنها باعث جنگها، آفات طبیعی، آشفتگی سیاسی و فروپاشی اقتصادی میشود.»
«تسلیم به تسبیح مقدس روح را تحت حفاظت مادر مبارک قرار میدهد— قطعاً یک مکانی که هر کسی باید در این زمانها آنرا دنبال کند. حمل کردن تسبیح با خود علامتی برای شیطان است که شما متعلق به مریم هستید.»
«تفکر دربارهٔ اسرار تسبیح روح را نزدیکتر به عیسی میکند و او را از گناه دور میسازد. تسبیح یک سلاح تعیینکننده علیه پادشاهی شیطان در این دنیا است.»
«هنگامی که روح شروع به خواندن روزانهٔ تسبیح میکند، مادر مبارک او را دنبال میکند—در جستجوی قدسیت و تعهد عمیقترش به دعا.»
«این موضوع را آشکار کنید.»
تسبیح خانواده
Our Lady, April 19, 2008
مریم مقدس: «من میخواهم که خانوادهها دوباره تحت پرچم تسبیح مقدس متحد شوند.»
همچنین ببینید..
دعاها و پیامها از کتابهای "دفترچه دعای قلوب پیروزمند، ویرایش دوم" و "کتاب دعاها و مدیتیشنهای قلبهای متحد" گرفته شدهاند که میتوانید آن را از اینجا دانلود کنید
منابع:
متن این وبسایت به طور خودکار ترجمه شده است. از هرگونه خطا پوزش میطلبیم و لطفاً به ترجمه انگلیسی مراجعه کنید