مردمی که دوست دارم:
با همان ثابت بودن کسی که به خداوند خود با ایمان محکم باور دارد، همینطور فرزندان من هستند
آنها کسانی هستند که زیر آفتاب بی رحمی خشم برادران و خواهرانشان و حملات طبیعت ادامه می دهند.'س.
مرد، آلوده شده توسط خودش و آنچه اطرافش است، نمی喚ده مقاومت در برابر تهاجم دائمی عناصر ساخته شده توسط دانشمندان را تحمل کند. موج ها با هوا حمله می کنند و باعث می شوند که رفتار انسان کنترل نشده باشد، تا او کمتر انسانی شود، حس های و احساساتش جدا از من باشند تا به هم نرسند. خود مرد پیشنهاد خودکشی خودش را داده است. بدین ترتیب احساسهایش و ایمانش قادر خواهد بود بر آگاهی هر یک از شما تأثیر گذاشته که فرزندم هستند، پر شده از ابتدای با عشق روح قدسی من.
مردمی من همه واقعیت سختی را نمی�انده اند، و حقیقت پنهان شده است برای اهداف شرورانه.
دوست دارم، آن اعلامیه های من که به شما هشدار دادم چگونه فقط یک عدد خواهید شد، رسیدهاند. با جمعیت زیادشان، آنها شمای را بر اساس اراده قدرتمندان کاهش می دهند که جهان را رهبری می کنند.
مرد زندگی می کند و خواهد زیست بدون دیدن بیشتر از آنچه است، سطحی و فیزیکی در هر جنبه ای از زندگی خود باشد. بدون روح من روشنایی مرد باقی مانده بی حکمت است. او با فقط آنچه پنج حسش اجازه می دهد پیمایش می کند، این تعیین آگاهی که شما بر لحظه ی حالا دارید را مشخص میکند.
من نمی�انده یک مردم از دانشمندان بزرگ، بلکه روح های ساده ای که من رو دوست دارند، به علم تشنگی و با آگاهی اینکه چگونه علوم رفتار انسانی را کنترل می کند.
کلیسای من توسط سلسله مراتب هشدار داده نشده است، و در این لحظه بی خبر از نشانه های زمانها...در همین لحظه ی لحظات.
آن کسی که به من می گردد برای روشنایی من را پیدا میکند؛ آنهایی که در تاریکی سختی خود کلماتم رو انکار می کنند، تاریخ بشر را نیز انکار می کنند. مانند گذشته، آنها همچنان آنچه پیش خواهد آمد را انکار می کنند تا آتش سوزاننده ایشان را لمس کند; فقط در همان لحظه خواهند دانست که کلام من را انکار کرده اند، به من باور نداشته اند و از حقیقتم دور شده اند.
دوست دارم، برای سوریه دعا کن: آن خواهد شد تخریب شده در تمایل خود به قدرت.
فرزندانم در حقیقت راه نمی�یند و همچنین از حقایق من خواهم ندارند. آفریدم بر اساس ارادهام زندگی میکند، و او بازوی اجرایی عدالتام خواهد بود. .
برای ایالات متحده دعا کنید، آن را طبیعت سزا خواهد داد.
کلیسای من در آشفتگی و تقسیم شدهاست، اما شکست نخواهد خورد.
عزیزانم، دشمنانم بسیار فراوان هستند، آرامش در دلهایشان باقی نمی�یند، آنها
محبتام را نمیبینند؛ رشتههای داخلی قلب انسان سخت شده و بیشتر سختی خواهد یافت.
چقدر کرم زهری وجود دارد که شما را از اعتماد به کلامم بازمیدارد و آنرا پذیرفته نیست! شوقهای ناپاکتر از یک کلمهام هستند…
وای بر کسی که کلمهٔ من را انکار میکند، او ردهٔ من را نیز انکار خواهد کرد!
شما، عزیزانم، از من دور نشدید، زیرا عدالتام نزدیک است و برای جمعآوری محصول آمدهام. عزیزانی، فرشتههای نگهبان شما با شیاطین که اطراف نمی�یند بلکه در قلب انسان وارد شدهاند مبارزه میکنند.
میدانم خوب این کلمهٔ من برای بعضی از شمای یک نیش است؛ آن را آزار میدهد؛ زندگی کردن در آرامشهای شما، نمی�یند که منتظر مرا باشید درست آماده شده تا با عدالتام روبرو شوید.
«همه کسانی که گویند: پروردگارم! پروردگارم! به پادشاهی آسمانها وارد نخواهمد:»
و هم همه کسانی که میپنجهاند برای من خدمت کردهاند…,
و هم برگزیدهای که ارادهام را انجام نمی�یند…,
و هم کسی که محبتام در او سکون ندارد…,
و هم کسی که تقسیم میکند…,
و هم کسی که از دور مرا نگه دارد….,
و هم کسی که قدرت را علیه فرزندانم و بهخصوص ضعیفان استفاده میکند. آن کس که بشریت را با دروغها لرزاند، پسر من نخواهمد.
عزیزانم:
عقاب[6] که با افتخار بر فرازها سوار است، همه آنچه روی زمین حرکت میکند را مشاهده کرده و به طوری که شکارش از ناخنهای خود گریخته نخواهد شد، آنها را زخمی میکند. من ناخنهای او را قطع خواهم کرد.
محبوب:
خرس[7] با غرور حرکت میکند و با قدرت بزرگی خود سعی در ترساندن همه آنچه قادر به حرکت است دارد؛ و شکارش را با شیرینی ظاهری نزدیک میشود. اما من قوت او را دقیقاً در آن لحظه کاهش خواهم داد. من هستم که هستم!
لطفا، محبوب من، لطفا؛ کمونیسم مانند آب در رودخانهها هنگامی که باران میبارد و جریان تند است گسترش پیدا میکند.
مردمی، خود را از وفادارانت دور نمیتوانید کنید؛ عهدی که با وفاداران دارید آنرا طلب میکند. مادر من به سرعت به روحهایی که تشنگه عشق من و مادری او هستند رفته است.
تو برکت دهم، تو را دوست دارم.
عیسیت.
سلام مریم پاکیزه، بدون گناه زاده شده.
سلام مریم پاکیزه، بدون گناه زاده شده.
سلام مریم پاکیزه، بدون گناه زاده شده.