جمعه، بیست و دوم اوت دو هزار و چهاردهم: (پادشاهی مریم)
عیسی گفت: «قومم، میخواهم وفاداران من در روزمره خود نزدیک به من باشند. در دعاهای روزانهشان، بازدید از مقدسترین بدنام، حضور در قداس هرچند که بتوانید و حداقل یک بار در ماه اعتراف کنید. این مردم را برای شما نشان میدهم زیرا آنان خلقم را تقدیر میکنند و زمان آرامش دارند تا وقتیکه بخواهند دعا کنند. در شهرها، صدای زیاد و تفرقههای بسیاری دارید و سخت است وقتی برای دعایی آرام پیدا کنید. من باید مرکز زندگیتان باشم و از وفاداران خود میخواهم که مثل من مقدس باشند. میدانم شما مجبور هستید کار کنید تا زنده بمانید و نیازهای زیادی در مورد خودرو، خانه و خانوادهای دارید. نیازهایتان را میدانیم و اگر به کمکم دعا کنید، کمکی خواهیم کرد. بسیاری از انتخابها در زندگیتان دارید که چگونه وقت خود را صرف کنید. اگر منو حقیقتاً دوست داشته باشید، هر روزی کمی زمان برای دعای من اختصاص دهید و از همه هدایایتان شکرگزاری کنید. اگر با من هرروز در تقدیس روزانهشما پیادهروی کنید، همراه شما خواهم بود تا به تمام کارهایشان کمک کنیم. اگر من بخشی از زندگیتان نباشم، بار دو برابری برای تحمل دارید. همه باید صلیب خود را ببرد و آزمونهای زندگانیاش را تحمل کنند، اما مثل سیمون هستم که در حمل صلیبی شما کمکی میکنم. وقتی لحظات آرامششما با من در دعا به اشتراک گذاشتهاید، قلبتان را از عشقم پر کنم تا بتوانید عاشقی خود را با من بگذارید. روحتان برای همیشه زنده خواهد ماند؛ بنابراین مهمتر است که روحتان را نگهداری کنید و آن را با مقدسترین بدنم تغذیه دهید، نه مراقبت از بدنی که میگذراند. مسئولیت دارید تا بدنتان را نگه دارید اما روح جان معنویست که به من متحد شدهاست.»