یکشنبه، بیست و پنجم ژوئن دو هزار و دوازده:
عیسی گفت: «پسران من، این روز انجیل دربارهی آن است که از مردم قضاوت نکنید زیرا تنها من هستم که میتوانم آنان را قضاوت کنم. بسیاری از افراد سریعاً هرگونه نقص در دیگران را تشخیص میدهند اما نمی喻ند به گناه خودشان. قبل از اینکه شروع کنید تا با کمک من تبلیغ کنند، باید زندگی روحانی خودتان را مرتب کنید. چطور میتوانید دیگریها را آموزش دهید اگر رفتار شما مطابق قوانین من نیست؟ هیپوکریت نباشید. آنچه که پیشکش میکنید آنرا عملی کنید. همهی شما گناهکار هستید و برای قضاوت مسئولیت دارید، پس با تعظیم بدون قضاوت دیگران عمل کنید. وقتی روح خودتان را پاک کردهاید، سپس میتوانید نجات من را به دیگریها پیشنهاد دهید. چنانچه من راهم را بر مردم ناگزیر نمیکنم، شما نیز نباید سعی کنید که ارادهی خودت رو بر روی افراد اعمال کنید. از مردم دعوت کنید تا مرا دوست داشته باشند و برایشان مثال خوب باشید، پس میتوانید مأموریتتان را انجام دهید.»
عیسی گفت: «پسران من، در روزهای اولیه مسیحیت پیروانی که به من وفادار بودند در غارها و گودالهای زیرزمینی پنهان شدند تا رومیان آنان را پیدا نکنند. در آخرالزمان نیز پیروانی که به من وفادار هستند خواهند خواستن از مرا محافظت کنند. فرشتگانم یک سپر نامریزی بر روی همهی شاگردانش قرار میدهند و دشمنانتان شما را هیچگونهای تشخیص نمی�دهد. با این معجزه، شما در امنیتی هستید تا دشمنانتان به شما آسیب نرساند و من نیز برایتان غذا و پناهگاه فراهم میکنم. بر مرا اعتماد کنید که وقتی شرارها خواهند خواستن تا شما را بکشند، از شمات محافظت کنم. من تو رو دوست دارم و ازتو میخواهم هیچگونه ترسی نسبت به شراران نداری که زودتر در پیروزیام به جهنم انداخته شوند. این مکانها پناهگاه خواهند بود، حتی اگر مانند دیگر پناهگاهی که با ذخیرهی غذا و آب آماده شدهاند، آماده نشده باشند.»