۲۰۱۱ اوت ۷, یکشنبه
یکشنبه، هفتم اوت دو هزار و یازده
یکشنبه، هفتم اوت دو هزار و یازده:
عیس گفت: «قومم، در باغ عدن دو درخت بود، درخت دانش خوب و بد و درخت حیات. درخت حیات آدم و حووا را برای زندگی طولانی در بدنشان تغذیه میکرد. من به عنوان درخت حیات بر صلیب گولگوتا یک موازی دارم. با مرگ و قیامت من همه شما را برای روحهایتان زنده کندم. این نجات گناهکاران هدیهٔ خون قربانیام است که فرصت زندگی در آسمان را برای هر کس فراهم میکند. هر شخص باید به من در اعتراف برود تا گناهانش بخشوده شود. با اجازه دادن به من کنترل زندگیشان، آنها نجات خواهند یافت. این زندگی موقت است، اما حیات روحی پس از مرگ مهمترین چیز است. حتی در عصر صلحم شما نیز این جدیدترین زندگی را که برای وفادارانی میدهم، خواهید دید. سپاسگزاری و ستایش خداوند را به خاطر زندگیای که هم در بدن و هم در روح دارید بگویید.»
(عید پدر) خدای پدر گفت: «من هستم از تسبیحهایتان و نووناها راضی است. شما برخی خشکسالیها و قحطیهایی در مکانهای مختلف این تابستان دیدهاید. بعضی از شماست حتی برای باران بیشتر دعا کردهاند. در این رؤیا آب جاری و باران میبینید. امروز نیز چند بارش کوچک بیرون دیدید. چنانچه به یهودیان با آب در بیابان پاسخ دادم وقتی موسی سنگ را زد، همینطور بر درخواستهای شما برای باران در برخی مناطق خشک جواب خواهم داد. هرگاه از سیلها یا طوفانهای کوچکی برخوردار شوید، چه اندازهٔ کوچک باشد، ستایش و جلال به من بگویید که همه چیزهایی است که دریافت میکنید. نیازهایتون را میدانم، پس درخواستهای دعا خودتان را همچنان به من ارسال کنید و بر آنها عمل خواهم کرد.»