پیام هایی به مارکوس تادو تکسیرا در جاکاری، برزیل

 

۲۰۱۳ اوت ۱۸, یکشنبه

روز سنت هلنا - پیام از سانتا هلنا و فیلم زندگی او

 

14.06.2009-1ST پیام مقدسه هلنا-ظهورهای ژاکارئی/اس‌پی برازیل

ژاکارئی، ۱۴ ژوئن ۲۰۰۹

https://www.youtube.com/watch?v=WPoKWzq9N6c&t=1s

مارکوس: زیبای شاهزاده آسمان، تو کی هستی؟

سانتا هلنا

"-مارکوس، من هیلن هستم! سنت هیلن که امروز همراه با مریم مقدس آمده‌ام تا شما را و برادرانم در ایمان و نعمت خدا به‌رکت بدم. می‌خواهم صلیب خداوند را در دل‌هایتان و روحیاتان حک کنم! این صلیبی است که بسیار دوست داشتم و از آن آرام نگرفت تا پیداش کردم! می‌خواهیم این صلیب خداوند را در دل‌ها و روان شما حک کنیم، تا عشق به صلیب در شما باشد و بتوانید مقاومت کنید بر ضد فریبنده‌ترین تملقات دشمن خداوند، که هر لحظه سعی دارد از طریق راه وسیع و راحت‌تری که آسانتر است اما به خدا نمی�ده بلکه به گودال عذاب‌های ابدی می‌رهد! این راه دردناک است، بله؛ با صبر، امید و اعتماد تحمل شود! این راه تنگ است، چندان کسی آن را انتخاب نکرده‌است اما تنها راهیست که به آسمان، خداوند و نجات می‌رساند! دشمن خداوند هر لحظه سعی دارد از طریق جلال‌های دنیوی و بی‌ارزش‌هایش که ظاهراً خوب هستند ولی پشت این ظاهری خوبی زهر مرگبارش را پنهان کرده‌است تا روحیاتان را مسموم کند و با بقیه جهان فاسد شده، روحي مرده و خراب شود! می‌خواهم با چادرم، با عشق من شما را از این فریبنده‌ترین تملقات محافظت کنم و هر روز بیشتر به راه حقیقی عشق خدا که در صلیب، درد، رنج، اعتماد، امید و تقدیم کامل خود به عشق خداوند بیان می‌شود هدایت کنید... خدای تنها چیزیست که از شما خواسته‌است، عشقتان است!

ببینید چگونه قلب مقدسش برایتان در آتش عشق است! چقدر تا این روز به‌درخواست پاسختان و بله شما به عشقه‌اش صبر کرده‌است، و چقدر قلب مقدسش از خودخواهی تان، سختی دل تان و کندی جواب دادن به عشقه‌اش رنج کشیده‌است.

ببینید چگونه قلب مریم معصومه از دردهایش پوشیده شده بود که باعث آن سختگی قلبت، بدکاری‌ات و عدم پاسخگویی تو به عشقه‌اش و اطاعت از اراده‌اش شد!

چقدر بارهاست که پیام‌های سردتر و سختی‌تر از سنگ‌ها و خشک‌تر و بی‌ابری تر از صحراها را شنیدی! ولی این عشق آسمانی برای تو انتظار کرده است، برای تو مبارزه می‌کرده است، هر روز زندگی‌ات به دنبالت بود... دیگر تأخیر نکن! خودت را با اعمال، با تقدیم کامل زندگی‌ات، با ترک اراده‌اش و انجام کامل اراده الهی تسلیم این عشق کن! همین ضعف‌ها بودند که دل‌های مقدس متحد عیسی، مریم و عیسی را وادار کرد تا هر لحظه به دنبال قلبت باشند، با چنین عاشقی آتشین، و همین بی‌چاری‌هایی بود که دلیشان از عشق آتشین پر از رحمت می‌سوزدند، آرزوی نجات تو، کمک کردن به تو و آزادی دادن تو از این همه فقر و مصیبت روحی! هیچ چیز جز خالی‌بودنت بود که دل‌های آن‌ها را به سویت کشاند، نه فضیلتهایت. اوه، نه! بی‌چاری‌ات، زلّتی‌ات بود که نگاه پادشاهان آسمانی را بر تو جلب کرد و آنان را سالها در پیش درت ایستاده بودند تا قلبت باز شود! آن‌ها را میهمانت زندگی‌ات بدهید. اوه، نه! یک اتاق مهمان‌نواز بهشان ندهد، بلکه اتاق اصلی، اتاق اصلی زندگی‌ات رو بهشان بدهید؛ که مانند اعضای خانواده‌ای باشند که با تو واقعی زندگی کنند و با آنان حقیقی متحد باشی! همه‌ی زندگی‌ت را بهشان بده، همه‌ی عشق‌ت را، تمام عاطفت‌ت و قلبت! آنگاه یک زندگی واقعی در خدا خواهید زیست، یک زندگی واقعی در دل‌های مقدس متحد و خوشبختیت عاشقی که با آنان دارید و از سوی‌شان به تو می‌شود، با عشق خاصی را تجربه کنید! اندازه‌ی عشقت برایشان همانند آن خواهد بود که آنها نیز به همین اندازهٔ عشقه‌اش، نعمتش و زندگی‌اش را به تو منتقل کنند؛ تا روحیت بتواند از شیره درخت آسمانی تغذیه کند و میوه‌های قدسیتی تولید نماید که پروردگار از تو انتظار دارد!

تو باید ایمانی بالغ داشته باشید! تو باید ایمانی مردانه داشته باشید! تو باید ایمانی محکم، آماده و پرانرژی داشته باشید! این فضیلت که من آن را به درجه‌ای قهرمانانه دارا هستم، می‌خواهم هر روز در دعا با شما تقسیم کنم اگر از من بخواهید، اگر به سوی من برگردید!

چنانچه هیچ‌کدامی برای بازیابی صلیب خداوند و مقدسات مقدسِ عذاب او صرف نکردم. همان‌طور که هیچ‌کدامی برای تبدیل ایمان کاتولیک به دین رسمی امپراتوری پسرم قسطنطین، تا زمانی که این ایمان پیروز شود، آرام نگشتم؛ شما نیز نمی‌توانید آرام باشید تا اینکه دیدید ایمان کاتولیک مقدسِ خداوند ما عیسی مسیح بر زمین غلبه می‌کند و پادشاهی قلب بسیار مقدس او در جهان با پادشاهی دل بی‌عیب مریم و یوسف تأسیس شده باشد!

کارگران شجاع برای ایمان باشید!

نمایندگان شجاعِ ایمان، صلح، عشق و نجات باشید!

اکنون که خورشید تابان است خواب نگیرید... کار کنید، بدون استراحت کار کنید! بی‌وقفه کار کنید! بدون وقفه دعا کنید؛ اتحاد فوق‌العاده و روحانی خود را با خدا قطع نکند; دل‌هایتان متحد به خدا بمانید؛ از طریق اتحاد اسرارآمیز روحانیت شما و توسط دعای که از زندگی خودش می‌جوشد، آنکه از عمق روح غوطه‌ور شده‌است، خوب پایه‌گذاری در خدا است! زودا یا دیرا شب خواهد آمد و دیگر نمی‌توانید کار کنید.... زمانی که خداوند برای انسان‌ها داده تا او را بشناسند، به او عشق بگیرند، برای جلالش و نجات خودشان کار کنند، و برای نجات جهان کار کنند، پایان می‌یابد. آنگاه صاحب‌خانه، خداوند هر خدمتکار خودش را فراخواند و پاداش دهد، هر یکی، بر اساس اعمالش، مطابق آنچه کرده‌است و کسب کرده‌است.

و واو به کسانی که در حالی‌که دیگران کار می‌کردند بی‌حرکت نشسته بودند!

واو به کسانی که بی‌حرکت نشستند و بی‌حرکتی ماندند در حالی‌که دیگران زمین این جهان و روح خودشان را کار می‌کردند؛ دانه کاشتن، آنرا آبیاری کردن، با دعاها، قربانیان و اعمال خوب کودریده شدن، و رشد دادن به دفاع از گیاه‌ها; گیاهی که روحه و تقدیس شخصی است از علف‌های هرز و آفاتی که دشمن در میان زمین خداوند می‌کارد. بدین‌سان محصول زیبای‌ترین و لذیذترین را تولید کرده تا طعمهٔ دلگرمِ بسیار دقیق و حساس صاحب‌خانه، خداوند باشد!

وای بر آنانی که بی‌کار بودند! او آنان را به کارفرمایان خود می‌فرید، که دست و پا آنها را بندند و در آتش‌های ابدی انداخته‌اند، همراه با هر کاهی و علفی که در زمینشان رشد کرده‌است، و گریه و دندان‌شکنی برای همیشه و تا ابد خواهد بود!

اگر شما برادرانم، نمی喚دهید این سرنوشت غم‌انگیز را داشته باشید، زنبورهای کارآمد باشند، خرگوش‌های سریع که در همه جا به راه‌اندازی ادامه می‌دهند. کشاورزان شجاع و دلیر باغ‌داری خداوند باشند که می‌روند، کار می‌کنند و تا زمانی که از زمین خداوند بهترین محصولات تولید کنند، آرام نمی�ابند...

شما بر اساس توانایی‌هایی که از خدای دریافت کرده‌اید داوری خواهید شد؛ کسی که بیشتر دریافت کرده‌است باید بیشتری بازپرداخت کند، کسی که کمتر دریافت کرده‌است باید کمتری بازپرداخت کند، اما باید بازپرداخت کند، زیرا این خداوند حتی برای زمین‌های کاشت نشده و باغ‌هایی که نکاشته شده‌اند حساب خواهد گرفت. چرا شما نیز از پاسخگویی به این خدای که به شما چنین بسیار داده است و در این مکان مقدس برگزیدهٔ ظاهرات محبوب‌تر و گرانبهاتر از همه جا دیگر جهان بوده‌است، فرار نخواهید کرد.

من هلن دستم را به شما می‌فرستم! طناب‌ها و لنگرهای خود را برایتان پراکنده می‌کنم؛ تا بر آنها نگه داشته باشید. و بدین ترتیب، خوب متحد شده، خوب بسته به من، مسیر قدسیت که برای آنانی سخت است که مقدسان کنارشان نیستند، اما قابل دسترس، آسان و یقینی برای آنانیست که ما را کنار خود دارند; برای آنانی که نمونه‌ها و فضیلتهای ما را تقلید می‌کنند، برای آنانی که به حفاظتی و راهنمایی ما سپرده شده‌اند، و برای آنانی که بسیار متحد با ما از طریق تعظیم واقعی زندگی می‌کنند: به ما، به مریم مقدس، به یوسف مقدس و به خداوند!

من هلن روزانه تسبیح مقدس را همراه شما دعا می‌کنم! خودم هستم که هر «سلام بر مریمی» که از دهانتان بیرون آمده‌است، هر گلوله روشنایی از «سلام بر مریم‌ها» که از دهانتان خارج شده‌اند جمع‌آوری می‌کنم، این گلولبه‌ها را به حضور خداوند و مریم مقدس می‌برم؛ تا آنها را بیشتر روشن‌تر، پرآشوب‌تر و درخشان‌تر با تماس با قداست خودم و فضیلتهای شخصی ارائه کنم، برای کسب از شما نعمت‌های بیشتری جاریتر و فراوان‌تر: عشق، نجات، تقدیس و کمک الهی برای روحیاتان...

به من دعا کنید، من شما را محافظت می‌کنم! خاصه کارهای بتنی که برای خداوند انجام می‌دهید؛ زیرا من مددکار همه کسانی هستم که برای خداوند ساختمان می‌کنند، چیزهایی از بتن برای خدا و مادرش در این دنیا ساختند، برای آن‌هایی که حقیقتاً تلاش می‌کنند تا پادشاهی خداوند را در این جهان مانند آنچه او در آسمان است بنا کنند!

من به شما کمک می‌کنم، دست‌هایتان را برکت خواهم داد تا کارهای تان، محصول آن‌ها کامل‌تر و مؤثرتر و پایدارتری باشد.

به عنوان مددکار همه کارگران و کارسازان خدا, کارهایی که انجام می‌دهید را زندگی‌مند، کارهای عشق خواهند بود که تا زمانی که خدا خدا است باقی خواهد ماند!

من در این لحظه همه شما را فراوان برکت می‌دهم..."

قدیس هلنا

او ملکه بود و مادر اولین امپراتور مسیحی، کنستانتین بزرگ.

کنستانتین همان کسی است که فرمان میلان را صادر کرد. با این حکم مسیحیت به عنوان یک دین شناخته شد که حقوق برابر دیگر دینی‌ها داشت. اولین گام برای آن بود تا سال‌های بعد، امپراتور دیگری، تئودوسیوس، تبدیل شده به مسیحی، مسیحیت را به رسمیت بیاورد و دین رسمی امپراتوری روم شود. او در بریتانیا متولد شد و با یک ژنرال رومی کنستانتیوس کلروس حدود 270 ازدواج کرد. وی زودی از هلنا طلاق گرفت و دختر امپراتور ماکسیمیان را بیعت کرد. کنستانتین پس از پیروزی پل میلویان در سال 312 به امپراتوری رسید و هلنا آگوستا یا ملکه نامیده شد. در یکی از سفرهای خود به سرزمین مقدس، گزارش شده که وی رؤیاهایی داشت که کمکش کردند تا صلیبی که عیسی بر آن صلب شدند پیدا کند. او ظاهراً در نیکومدیای فوت کرد. باقیمانده‌های او در یک تابوتی در موزه واتیکان است. در مراسم کلیسایی قدیس هلنا به عنوان امپراتور نشان داده می‌شود، با نگه داشتن صلیب.

روز عیدش ۱۸ اوت جشن گرفته می‌شود

هنوز درباره قدیس هلنا:

صلیب در یک چاه آب در ۳ مه شرق کوه گولگوتا پیدا شد. داستان یافتن صلیب توسط سانتا هلنا موضوعی از شعر مشهور با نام Cynelwulf's Elene است.در سال 395، ۶۵ سال پس از مرگ هیلنای مقدس، سنت امبروز میلان در یک خطبه گفت که هیلنا صلیبی را پیدا کرده‌است جایی که عیسی صلب شده بود اما همچنین کسی را که آنجا کشته شد یعنی عیسی. او گفته است که سانتا هلنا نه چوب بلکه پادشاهی را که آنجا آویزان بوده‌است پرستش کرد و بدین ترتیب به ابدیت رسید. یافتن هیلنای مقدس نیز توسط روفینوس و سولپیکس سویروس در قرن چهارم تأیید شده‌است. بخشی از صلیب در اورشلیم باقی ماند و برخی آن‌ها به رم برده شد و چند قطعه کوچک‌تری بین تعداد زیادی کلیسا تقسیم شدند. این نشان می‌دهد که سانتا هلنا می‌خواست صلیبی متعلق به کل کلیسا باشد. سنت هیلنای مقدس فقط برای یافتن صلیب مسیح مقدس نیست. او از فقیران دوست داشت و با لباس ساده و متواضع پوشیده بود. اوزوبیوس نوشت که هیلنای مقدس سال‌های آخر زندگی خود را در فلسطین گذراند، به طور مداوم پرستش می‌کرد و نزد همه در کلیسا احترام گذاشت، با لباس ساده مانند دیگر زنان آنجا که نماز می‌خواندند. علاوه بر این، او کلیساها را با تزئینات و آرایش‌ها زیبا کرد بدون فراموش کردن کوچک‌ترین کپل‌ها و روستاهای کوچکی. او باسیلیک‌های روی کوه زیتون (الئوناه) و در بیت لحم ساخت، به سراسر فلسطین سفر کرد و برای همه معروف بود: فقیران، سربازان و زندانیان، و بسیاری از معجزات به وی نسبت داده شد. وقتی که فوت کرد جسدش با احترام زیادی به رم برگشت. جزیره اطلسی سنت هلنا بدین نام خوانده می‌شود زیرا کشتی‌ران اسپانیایی آن را در روز عید او پیدا کردند.

تبارک صلیب مقدس

در سال ۳۳۵ میلادی، هنگام تقدیس دو کلیسای کنستانتینی در اورشلیم، یعنی کلیساهای مارتیروم یا آد کروسم که بر قبرگولگوثا ساخته شد و آناستاسیس، یعنی قیامت، که در مکان دفن مسیح جسیو بود و توسط قدرت خداوند از مردگان زنده شده‌بود، برای اولین بار جشن صلیب مقدس برگزار گردید. این کلیساها به فرمان کنستانتین پسر سنت هلنا در اورشلیم ساخته شدند. هنگامی‌که صلیب مقدس تبارک‌باد شد یا به مؤمنان نشان داده‌شد. آن را سنت هلنا پیدا کرد و پادشاه پارسی کسرا پرویز هنگام فتح شهر مقدس دزدید، و از قرن هفتم بازگرداندن این یادگار قیمتی توسط امپراتور هراکلیوس در سال ۶۲۸ میلادی جشن گرفته می‌شود. تاریخ‌نگاران گفته‌اند که امپراتور صلیب مقدس را بر پشت خود از تبریاس تا اورشلیم برد و آنرا به پاتریارک زکریا در سوم مه ۶۳۰ تحویل داد، و همچنین جشن تبارک‌باد صلیب مقدس نیز در غرب برگزار شد. این جشن مسیحیان را یادآوری می‌کند که عیسی پیروز مرگ بود و توسط قدرت خداوند از مردگان زنده شده‌است. کریستوس به صورت انسانی-الهی خود واقعاً تجسم یافته‌بود، خودش را عمدتاً تحت شرایط تنگنا برده‌ای قرار داد (صلیب شکنجه‌ای بود که برای بردگان محفوظ بود) و این شکنجه نامناسب تبدیل شد به جلال ابدی. بدین ترتیب صلیب نماد و خلاصه دین مسیحیت می‌شود

---------------------------------

ژاکارئی، ۲۱ اوت ۲۰۱۶

پیغام دوم از سنت هلنا

به دیدارگر مارکوس تادئو تیخیرا منتقل شده

در ظهورات ژاکارئی

(سنت هلنا): "برادران عزیز من، من هلنا هستم و خوشحال‌ام که دوباره امروز از آسمان آمده‌بود تا همه شما را برکت دهیم.

برادران من، چه شادی است که بتوانید اینجا با مادر خدا در چنین فاصله‌ای باشید، دعا می‌کنید و به حقیقت قلب‌هایتان گرمای عشق خود را برای او نشان می‌دهید.

شمع‌هایی باشید که از عشق برای او روشن هستند، هر روز زندگی واقعی یک عمر دعا، محبت، عشق، دادن و خدمت کردن به او و خداوند مانند من خودشم زنده کنیم.

اگرچه بسیار پیر هستید، همان‌طور که در زندگانی امروز مرا دیده‌اید، برای خداوند و مادر آسمانی‌م کار کرده و خیلی تلاش کرده‌ام. هیچ‌کدام از سن، خستگی یا ضعف بدنی نمی‌توانست من را از انجام کاری بزرگ برای خدای مان جلوگیری کند. اینها، برادرانم، خدا در من انجام داد تا به شما بگوید که باید همه چیز را برای او بدهید، باید تمام روزهای زندگانی خودتان خدمت کنید و هیچ‌گاه عشق تان به خداوند را محدود نکند.

سن، ضعف، خستگی یا هر چیزی نمی�باید عذر شما باشد تا از خدمت کردن به خداوند و مادر خداوند بازمانید.

همانطور که من هستم در سن پیشرفته‌ای مانند این، حتی اگر فقیر باشید یا برای دنیا ناشناخته باشید، همان‌طور که مورد مرا نبود، می‌توانید کاری بزرگ را برای خدایتان انجام دهید.

هر یک از شما امروز در زمان‌های بدی که زندگی می‌کنید، حقیقتاً کارهای بزرگی برای خداوند انجام داده و روح بسیاری نجات خواهند داد. دعا کنید، دعا کنید، دعا کنید، و خود روح قدیس به‌وسیله همه الهام‌ها و ایده‌هایی که باید آن را برای نجات روح بسیاران انجام دهید نشان خواهد داد.

ابزارهای قدرتمندی و مؤثر هستند گروه‌های دعای مادر خداوند خواسته‌است، آنها را انجام بدهید تا ببینید چقدر روح می‌توانید برای او نجات دهید و چه مقدار به پیروزی قلب بی‌عیبی‌اش کمک خواهید کرد.

آیا نمیبینی برادرم محبوب‌ترین و عزیزترین کارلوس تادئو، پدر مارکوس تادهئوس که من بسیار دوست دارم؟ آیا نمی‌بینی معجزات مادر خداوند از طریق او در شهرش، از طریق حلقه‌های دعا انجام می‌دهد؟

خوب! این همان چیزی بود که مادر خداوند خواستار آن بود تا همه‌جا انجام شود، اگر قلب‌هایی باز و گشاده به آتش عشق‌اش پیدا کند. او یک مثال برای شما همگی است از اهدا کردن، تعهد دادن، تلاش کردن، زیرا حتی وقتی خسته‌است، حتی زمانی‌که درد می‌کشد، حتی هنگامی که صلیبش سنگین است. هیچ‌گاه خدمت کردن به مادر خداوند را متوقف نمی‌کند، هرگز توقف نخواهد کرد، هرگز اجازه نخواهد داد تا توسط بی‌تفاوتی و لاغری معنوی گرفتار شود.

باید نمونه او را دنبال کنید، زیرا همانطور که مارکوس محبوبم نیز یک روز به‌عنوان مثال واقعی از آتش عشق برای خداوند، مادر خداوند، ظاهرش در این‌جا دیده خواهد شد.

و حقیقتاً من هم با او هستم، جایی‌که می‌رود من، فیلومنا، دومینگوس، لوزیا، ژرالدو و الیئل همیشه آنجا هستند تا به وی در مأموریتش کمک کنند، زیرا در زمان‌م ما مأموریتی داشتیم که کلیساها فیزیکی برای خداوند و مادر خداوند بسازیم.

و امروز، محبوبم مارکوس و پدرش کارلوس تادئو دارای مأموریت ساخت کلیساهای معنوی برای مادر مقدس در دل‌ها هستند.

پس من با آنها در این کار بزرگ ساختن زیارتگاه‌های زنده در روحان، در دل‌ها، در خانواده‌ها هستم و سپس کلیساها فیزیکی که اینجا ساخته شده‌اند تنها انعکاس، تصویر مادی از زیارتگاه‌هایی هستند که قبلاً در دل‌ها وجود داشته‌است.

من شما را همه بسیار دوست دارم، برادرانم، و همین است که می‌گویم: شمع‌های سوزان عشق برای مادر مقدس باشید، شمع‌های دائمی از عشق، زندگی خودتون را یک دادن مستمر به او تبدیل کنید، مانند اینکه زندگی من بوده‌است. تا حقیقتاً بدین طریق، امروز دوباره با کمک شما ایمان کاتولیک بر این جهان پر از شر و گناه غلبه خواهد کرد.

در زمان خودم با «بله»‌ام به پیروزی ایمان کاتولیک در برابر پاگانیسم امپراتوری روم دست یافتیم. امروز با «بله» شما دعوت شده‌اید تا زیر پاگانیسم جدید این آخرالزمان غلبه یابید. این زمانی که انسانیت پس از ۲۰۰۰ سال از اولین اعلام خبر خوب دوباره پگان شد.

شما دعوت شده‌اید تا با قدسیت زندگی خود و به عنوان شاهدان شجاع مانند برادر محبوبم مارکوس تادئو و پدر بسیار محبوب او کارلوس تادهو، این نئوپاگانیسم را در زمان‌های کنونی شکست دهید.

بله، اگر چنین کنید، پس ایمان غلبه خواهد کرد، نعمت خداوند غلبه خواهد کرد. و سپس یک دوره صلح جدید و پایدار برای جهان آغاز می‌شود.

من در هر لحظهٔ زندگی شما نزدیک هستم؛ وقتی رنج برید من نزدتان از بادی که روی چهره‌اتان احساس می‌کنید نزدیک‌تر هستم، بله، من از قبل بهترین دوستتون هستم، برادرانیم، مرا فراخواند و حضورم را در دل خودتون آرام‌بخش، قوت بخشنده و اغلب حتی معجزهٔ ساز برای شما خواهید دید.

من شما را بسیار دوست دارم! همیشه صلیب مقدس خداوندمان را بپوشید، زیرا همان‌طور که همواره کلید پیروزی من و پیروزی پسر محبوبم قسطنطین بود، نیز کلیدی به پیروزی شما خواهد شد، دفاعتون در برابر همه خطرها و نور.

ادامه دهید صلیب صلح و تمام دیگران را بپوشید که مادر مقدس برای شما اینجا داده‌است، زیرا در زمان خودم پیروزی از طریق علامتی صلیبی آمد و برای شما نیز پیروزی از طریق این علائم مقدسی خواهد آمد که مادر مقدس به شما اینجا داده‌است و توسط آن‌ها مدال‌های معجزه‌آسایشان هستند.

به راستی به شما گویم: کسانی که آنها را پوشیده‌اند باید از هیچ شرخی ترسید زیرا مادر خدا نزدیک‌تر به فرزندانش است که مدال‌هایش را می‌پوشند، تا خون شما در رگ‌ها و عضلاتتان جاری شده باشد.

پس، برادران محبوبم، دعا کنید، روزانه تسبیح بگوید. همه دعاها را که مادر خدا به شما در اینجا داده است، بگوید زیرا از طریق آنها بسیاری از نعمت‌های فراوانی از آسمان دریافت می‌کنید و آنچه دیروز توسط لوسیا گفته شد، دوباره برای شما گویم: عذاب نزدیک است، آنچه مادر خدا به شما در اینجا گفت حقیقت دارد، عذاب بسیار نزدیک است.

در یک شب خیلی گرم برای نیمکره جنوبی و شب خیلی سرد برای نیمکره شمالی، در آن شب عذاب شروع می‌شود. سپس همه کسانی که پیام‌های مادر مقدس را نادیده گرفته‌اند گریه خواهند کرد و دندان‌هایشان خرد خواهد شد زیرا ترسشان بسیار بزرگ است، وقتی توسط شیاطین دستگیر شده و به آتش ابدی برده شوند.

به راستی در آن روز هیچ ظرفی در انسان وجود نخواهد داشت که بتواند اشک‌های خون‌آلود و دردناکی را که می‌ریزند، نگه دارد.

پس برادرانم، بدون تأخیر به خودتان بازگشت دهید زیرا زمان رحمت پایان یافته است.

من هلن، شما همه را با عشق امروز مبارک می‌کنم، همچنین تمام خواهرم که نام من را دارند نیز مبارک می‌شوند، آنها در این روزها و امروز، اکنون، یک برکت ویژه بزرگ دریافت خواهند کرد. زیرا به درون خودشان اسم من را دارا هستند، خداوند را مجد می‌دهند، او از طریق من آزادی برای کلیسایش، ایمان کاتولیک مقدس‌اش داده است و چهره زمین را همیشه تغییر داده است.

بله، به خواهرم که با زندگی‌شان نام من را دارا هستند خداوند را مجد می‌دهند. به همه شما که مرا دوست دارند و شاگردم هستید، اکنون از رم، ناظرت، بیت‌لحم، اورشلیم و جاکارئی برکت عشق می‌دهم.

سلام برادران محبوبم، سلام مارکوس، آتش بی‌پایان عاشقی من برای پدر عزیزتان کارلوس تادئو که مرا بدون توقف دوست دارم و ارزشمند شمرده است."

دسترسی:

رادیوی پیام صلح

www.radiomensageiradapazjacarei.blogspot.com.br

وب‌سایت رسمی زیارتگاه:

www.aparicoesdejacarei.com.br

وب تی وی:

www.apparitiontv.com

فروشگاه مجازی:

www.presentedivino.com.br

***

منابع:

➥ MensageiraDaPaz.org

➥ www.AvisosDoCeu.com.br

متن این وب‌سایت به طور خودکار ترجمه شده است. از هرگونه خطا پوزش می‌طلبیم و لطفاً به ترجمه انگلیسی مراجعه کنید