اینجا با لطف فراوان آمدهام تا به فرزندانم بخشش بدهم. دستهای من را بگیرید، فرزندان عزیزم، تا همیشه شما را هدایت کنم.
فرزندان عزیزمن، دستهایم پر از لطف برای دادن به شماست".
(مارکوس): (مریام مقدسه دستهای خود را نشان داد که پر از سنگهای قیمتی درخشنده بود: دو انگشتر بر هر انگشت. پرتو برق در همه جهات بیرون آمد: سبز (شفا)، قرمز (بخشیدهها از روحالقدس) و زرد (عشق خدا)" - آمادهام لطف را بر شما ریخته باشم! بیایید، فرزندان عزیزم، با اعتماد بخواهید! همه آنچه که ارادهٔ پروردگار است به شماست!"
(مارکوس): (مریام مقدسه یک سنگ بسیار قیمتی و درخشنده را نشان داد. آن براق بود و پرتوهایش رنگهای مختلف داشت. ناگهان، این سنگ به چندین قطعه شکسته شد، دهها قطعه.
برای مدتی، این قطعات همچنان درخشان بودند، اما سپس روشناییشان خاموش شد. هیچ چیز دیگر باقی نماند. مریم مقدس گفت:)
"- دیدی پسرم؟ فهمیدی چه چیزی را به تو نشان دادم?"
(مارکوس) "- نه، مادر!"
"- این سنگ دل انسان است. وقتی در خدا باشد، همه فضایل باقی میمانند؛ دلش با عشق و صلح درخشاندهاست.
"اما هنگامی که از خدا دور شود، تمام لطفهایی را که دارد از دست میدهد. برای مدتی فضایل باقی میمانند، اما با گذشت زمان، آنها نیز پایان پیدا میکنند. همین چیزی بود که دیدی وقتی سنگ شکسته شد و روشناییاش خاموش گردید.
دلهای انسانها اخیراً همه در تاریکی پوشیده شدهاند: - مردان از خدا دور شدند، بنابراین در تاریکی میگردند.
بسیاری که برای مدتی از کلیسا فاصله گرفته بودند خوب باقی ماندند، اما زودتر خود را با چیزهای دنیا فاسد کردند.
فرزندان عزیزمن، دعا کنید تا عشق خدا شما را ترک نکند! دعا کنید تا همه بشریت به آنچه بود برگردد: - یک 'باغ' از لطف و عشق" (هنگامی که خدا آنرا آفرید).
(مارکوس): (مریام مقدسه نشان داد سنگ دوباره ساخته شدهاست و گفت:)
"- وقتی انسان به خدا برگردد، فضایل دوباره درخشانده میشوند! همه چیز تبدیل میشود، عشق مجدداً برای او بازمیگردد!"
بازگشت کنید، فرزندان عزیزمن، به پروردگار تا پاک شده و محافظت و دفاع شودید دوباره!
درخواست بزرگترین نعمتهایم را بکنید: - روح القدس! دعا کنید، فرزندان عزیزم، که همیشه بیشتر با روح القدس پوشیده شوید!
به همه میبخشم و گویم: - چرا نمی喚دهاید برای نعمتهایم؟ بیایید، من در انتظار هستم تا آنها را به شما بخشش کنم!
همهتان را با نام پدر، پسر و روح القدس میبخشم".