مادر مقدس در ساعت ۸ شب بر فراز کپل خانه در باغ خانه شکوه در ملاتز با یوسف مقدس و میخائیل ارشمیدال ظاهر شده و از طریق آن سخن می‌گوید.

دایره وجود دارد. این بیشتر شکل گرفته است. حالا مادر مقدس حاضر است. حالا همچنان شناور باقی مانده است. پشت او یوسف، داماد مریم مقدس است و حالا میخائیل ارشمیدال آمده است. حالا ستارگان بسیاری در کل آسمان ظاهر شده‌اند. تو هم این را نمیبینی؟ زیبا مادر خداست. آه، چه زیبات! مادر خدا، شما چنین زیبار هستی.

بله، حالا او سخن می‌گوید: فرزندانی محبوب من از مریم، امروز نیز در این چهارم اکتبر، به پشت خانه شکوه در باغ ظاهر شده‌ام برای کوچک‌هایم. همانطور که صبح از من شنیدید، با این شکل وارد خانه شکوه شما خواهم شد. پدر آسمان چنین می‌خواهد. توها آماده‌ای را انجام داده‌اید تا مجسمه پدر آسمان را در خانه خود بپذیرید، من مادر مقدس، مریم بی‌عیب و ملکه پیروزی. آن‌ها را با این مجسمه پذیرفته‌اید. حتی اگر به طور متفاوتی حکاکی شده باشد، همچنان مریم بی‌عیب و ملکه پیروزی هستم، همانطور که در این مکان ویگراتسباد نزدیک شما هستیم.

فرزندانی محبوب من، چقدر آرزو کردم تا وارد خانه شما شوم. حقیقتاً آن را به روز جمعه هفتم اکتبر، جشن تاسبیدم می‌خواهم انجام دهم. در این روز قصد دارم که وارد شوید و از در خانه شکوه سخن گویم.

کودکی من، دوباره ترس خواهی داشت همانطور که همیشه بود. آن‌ها را قربانی کن، زیرا می‌دانی چند تن روح پدر آسمان در سه‌تایی می‌خواهد نجات دهد. هنوز چند نفر بی‌خدای هستند، گمراه شده‌اند به دلیل بسیاری از کشیش‌ها و کل روحانیون، - حتی امروز. اما من مادر آسمان، در این مکان ملاتز بسیار نعمتی ریخته‌ام. چرا؟ زیرا این مکان نزدیک ویگراتسباد است. در اینجا محل خود را قرار می‌دهم، زیرا شما خانه شکوه، خانه پدر آسمان را ساکن کرده‌اید، همانطور که خودش آن را نامید.

چنین است، فرزندانی محبوب من. به ورودم به خانه شما، خانه پدر در جمعه منتظر هستم. از انتخاب این راه برای رفتن امروز به هرجنس‌ویلر، محل حکاکی‌کننده، تشکر می‌کنم تا همه چیز شروع شود.

بله، حکاکی‌کننده بسیار رنج کشیده است، پسر من لودویگ. اما حالا خوشحال است که در این مکان ملاتز جای خود را بگیرم و وارد خانه شکوه شوم.

چند بار درباره خانه شادمانی صحبت کردم، فرزندان عزیزم. آن است لذت پدر آسمانی که من تجربه می‌کنم، من به عنوان مادر و مادر کلیسا. اجازه دارم در اینجا زندگی کنم، زیرا پدر آسمانی خواسته و مجاز کرده‌است. همچنین آرزو اوست که هر روز با دامادم، سنت جوزف، و با فرشته مقدس میکائیل ظاهر شوم. چقدر کل آسمان از شما خوشحال است.

امروز تولد دخترم کاتارینا را جشن گرفتید و فردا تولد پسر کشیش من رودی را خواهید جشن گرفت. می‌خواهم که این روز نیز به همان شیوه‌ای که امروز کردید، با احترام یاد کنید. همه چیز باید درست باشد. همه چیز باید در نظم و عشق پدر فراهم شود، زیرا آنگاه بین شما هماهنگی خواهد بود. و همینطور باید باشد.

و اکنون از شماست خداهافزایی می‌کنم. دوباره به همراه دامادم سنت جوزف، فرشته مقدس میکائیل و بسیاری دیگر فرشتگان که پیشرو ما خواهند شد و در نام پدر و پسر و روح قدس ما را همراهی خواهند کرد، به آسمان بازخواهیم گشت. آمین.

شجاعتر شوید، عزیزانم، زیرا دوباره و دوباره من اینجا سخن می‌گویم و ظاهر شوم، و پدر آسمانی مجدداً پیام را در پیش خانه هر یکشنبه یا روزهایی که خودش مشخص خواهد کرد، آرزو دارد. برکت باید از پنجره کاپل همه شب‌ها باشد. شما را دوست دارم، فرزندان عزیزم. راه سنگی را بپیمایید که برای شماست آماده شده‌است. پدر آسمانی به شما جهت می‌دهد. آمین.