به نام پدر، پسر و روحالقدس آمین. مزار مری با طلایی، نقرهای و قرمز براق بود. این پرتوهای قرمزی تیره از قلب پاکدامن مادر خدا میآمدند. پادشاه کوچک عشق پرتوهایش را به کودک عیسی فرستاد. فرشتهٔ مقدس میکائیل شمشیر خود را در چهار جهت زد تا شیطان را دور کند. بسیاری از فرشتگان اطراف تابوت جمع شدند و زانو زده بودند. پدر آسمانی با محبت بر ما نگاه میکرد و در یک نور روشن تابیده بود.
مادر خدا سخن خواهد گفت: من، مادر آسمانی امروز از طریق ابزار و دختر مطیع و خشنود خود آن به زائران سخنان میگویم، زیرا شب تعظیم در هرولدسباخ است که شما نیز در این کلیسای خانهای در گوتینگن شامل شدهاید. تنها دختر کوچک من کلماتی را تکرار میکند که از آسمان آمدهاست و او کاملاً در حقیقت قرار دارد.
عزیزان زائرانی که نزدیک و دور هستند، عزیزانهی مؤمنین، عشقمندگان کوچک و عزیزان کوچکی من، امروز من مادر پاکدامن و ملکه پیروزی و ملکه گلهای هرولدسباخ به شما سخن میگویم. بله، عزیزان من، امروز برای این کلیسای مدرنیست اشک ریختهام، اشک غمیدهای. پسرم عیسی مسیح نیز برای این کلیسا از مدرنیت گریستهاست زیرا هیچکدام از رهبران بزرگ حاضر به پشیمانی نیستند تا راه درست را جویا و یابند و برای خطاهایشان که در این کلیسای مدرنیست مرتکب شدهاند یا امروز ادامه دارد، تعظیم کنند.
چقدر رنجیدهاست چقدر سختی بر مردم آلمان آمدهاست. آیا مردم آلمانی مأموریت خاصی ندارند؟ و برای انجام این مأموریت پسرم هنوز امروز با آرزو بسیار منتظر است. او برای بسیاری از کشیشان که در حاشیه ایستادهاند گریسته، اما پشیمان نمی�ابند. پیامهای زیادی، دستورالعملها و پیشگوییهایی به آنان دادهام. آنها دنبال نکردند بلکه پیامبرم را رد کردند، آنها بیاحترامی کردهاند و با او مخالفت ورزیدند. هیچ چیز از این بیرون نیست! چقدر بارها پسرم چنین میگوید به همه زائران، به تمام مؤمنین، خاصهی روح کشیشها. آیا شما تصور کنید که این کلمات پیامبر باشد؟ یا اینکه این کلمات از دلش و دهانش بیاید؟ نه! این کلمات آسمانی است که او تکرار میکند.
عزیزان من، غیرقابل فهم است که گل تعظیمم باید بدون رحمت رهبران بزرگ را تحمل کند. حداقل در قلبشان محبت برانگیخته شود. اما حتی این هم نداشتند.
من به عنوان مادر آسمانی و مادر کلیسا، شما را دعوت میکنم، عزیزان گلهداران: برگردانید، برگردانید به جشن قربانی مقدس تریدنتین، تنها جشن قربانی پسرم یسوع مسیح! هیچ غذا دیگری وجود ندارد که مقدّس باشد!
آیا میخواهید این همبستگی غذایی را در مدرنیسم همچنان ارزشمند بدانید؟ شما پشت خودتان به پسرم نگاه میکنید و مردم را مشاهده میکنید و با آنها جشن غذا برگزار میکنید. آیا این حقیقت است، حقیقت تنها جشن قربانی مقدس که پسرم یسوع مسیح بنیان گذاشت? این بنیاد کلیسا بود، تنها، مقدّس، کاتولیک و رسولی کلیسا. آیا خودش کشیشگری را پایه ننهاد؟ و از این چه بیرون آمد؟ کشیشان نامناسب که به دنیا و لذتهای دنیایی روی آوردهاند. برای پسرم زندگی نمی�وا میکنند و کشیشانی قربانی نیستند. هر قربانیان را دوری میگیرند. خودشان عمل میخواهند کرد و قدرتشان را از دست ندادند. پسرم یسوع مسیح در سهگانه، بارها به پدر آسمانی، پدرش، تقدیم شده است.
در چه زمانی هستید الان، عزیزان من فرزندان کشیشها و رئیسان گلهداران؟ شما در زمان عشق هستند، در زمان رنج که پیش از این راه صلیب بود. پسرم یسوع مسیح باید پنهان میشد تا قبلاً سنگش نکنند، زیرا کتاب مقدس باید حقیقت شود. او برای فدای همه بشر باید این راه صلیبی را طی کند. و حتی در آن زمان رنج کشید، ساعتهای باغ زیتون. خودشان از مردم پنهان شد و به این راه صلیب آماده میشد.
و من مادر عزیز شما، چقدر باید رنج بکشتم، زیرا میدانستم که او برای فدای بشر از گناههای مرگبارشان باید این راه صلیبی را طی کند، کشیشها را از توهینشان نجات دهد. من به عنوان یک مادر، به عنوان یک مادر مراقبتکننده، همهرا به پسرم هدایت میکنم. آرزو دارم که برگردند تا بتوانم آنها را به پدر آسمانی بازگردانم.
عزیزان من، چقدر سنگین است دل مادریم! از غمی و نگرانی برای این کشیشها پر شده است. حتی الان در این زمان رنج میکشم، زیرا آیا من به عنوان همفدای کل جهان، تنها کلیسا کاتولیک نشده ام؟ آیا راه صلیبی سخت پسرم خدا را همراهی نکرده ام? چقدر سنگین بود دلم و چگونه رنج کشید. مانند یک نیشان لنگ شد، چنان بزرگ بود دردش.
و با پسرم به آرزوی تبدیل شدن رهبران عالی کلیسا میمانیم تا یاد بگیرند چه معنای کاتولیک بودن دارد. دلسردانه آنها به پروتستانتیسم روی آورده و از کلیسای کاتولیک دور شدهاند. این کلیسای یکتا، مقدس، کاتولیک و رسولی توسط رهبر عالی فروختهشد. آیا میتوانید درد پسرم را در سهتایی اندازهگیری کنید؟ او همهی افراد را دوست دارد! تمام فرزندان کشیشانهاش به وسیله خودش فراخوانده شدهاند، پسرم.
کشیش بودن معنای کشیش قربانی است، یعنی قربانیان آوردن و خودرا در جام قربانی گذاشتن تا بگویند: "بله پدر، بله پدر، اگر چنین میخواهی، همچنان به عنوان یک قربان برای تو خواهم داد. هرچه خواستی و آرزو کردی از عشق بهتو انجام میدهم، زیرا من پیامبرت و منتخبِ تویی هستم.
بله محبوبان فرزندان من، امشب در این شب تعظیم، دوباره شما را دعوت میکنم تا تعزیتی کنید. به دعاهای تعزیت هرولدسباخ بپیوندید. محبوبان زیارتگرانتان که امشب تعزیتی میکنند، از شماستن شکرگزاری میکنم زیرا کمک میکنید جانهای کشیشانی که از مقدسترین قربانیان دور شدهاند را نجات دهیم و به پسرم بازگرداند.
و شما نیز محبوبان من در کلیسای خانه گوتینگن، امشب تعزیتی خواهید کرد. قرباناتتان قیمت دار است، بسیار قیمت دار! شماست که دست ندادید. میدانید این راه سنگینتر خواهد شد. به شماست پیشگویی شدهاست که قربانیان بزرگتر و سنگینی تر خواهند بود. اما هیچگاه نه به پسرم گفتهاید. "چنانکه تو خواستی، پدر آسمانی، همچنان انجام دهیم," دوباره و دوباره میگویید و ایمان خود را در برابر دیگران اعتراف و شهادت میدهید.
چه تعداد پیامها به جهان پراکنده شدهاند - چه تعداد پیامهای قیمت دار! اما توسط مقامات دستنخورده ماندهاند. این برای مادر محبوبتان و مراقبتکنندهی شما سخت و غمآلود است. لیکن با همهی چیزها، از قرباناتتان شاد هستم. آنها آرامشبخش هستند به من. شب تعزیتی که برای من میگذرانید، برای کشیشان قیمت دار است، برای هرولدسباخ نیز قیمت دار است.
تعزیت کنید، انتظار بیاورید، دعا کنید و پسرم را از همهی چیزها بیشتر دوست داشته باشید! به او آنچه میتوانید و ممکن است بدهید. او منتظر شماست، زیرا شما میدانید که از ابدیت محبوب هستید. او شما را بیحد و مرز دوست دارد، خاصاً در هر قربانیای که انجام میدهید.
و اکنون، فرزندان عزیز من مریم و پدر، میخواهم با تمام فرشتگان و قدیسان به نام پدر، پسر و روحالقدس شما را برکت دهم در سهتایی. آمین. هاررت اوت! شجاع باشید و ثابت قدم و وفادار به ایمان خود در عیسی مسیح در سهتایی بماند! آمین.
سبحان و مبارک باد عیسی مسیح در مقدسترین قربانی مذبح بدون پایان. آمین.